دانشجوی دکتری روابط بین الملل، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
چکیده
خلیجفارس منطقه راهبردی مهمی برای راهبرد کلان ایالاتمتحده و جایگاه آن به عنوان یک قدرت بزرگ است. منطقه خلیجفارس به طور سنتی در قلب منافع ایالاتمتحده قرار دارد؛ زیرا یکی از مهمترین مناطق تولیدکننده نفت در جهان است. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، شرکای مهم نظامی برای ایالات متحده هستند و موافقتنامههای نظامی و امنیتی، فروش تسلیحات و ظرفیتسازی به عنوان عناصر ضروری تعامل ایالات متحده با شرکای خود در شورای همکاری خلیج فارس هستند. طرح مسئله این مقاله به بررسی اولویتهای راهبردی ایالات متحده و نقش امنیتی این بازیگر در حوزه امنیت خلیج فارس میپردازد و همچنین نوع روابط امنیتی و نظامی میان شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا را بررسی میکند. پرسش اصلی این تحقیق بدینصورت است که آیا راهبردهای متمایز ایالات متحده ثبات خلیج فارس را افزایش داده است یا اینکه این راهبردها عمدتاً بیربط بودهاند؟ در این پژوهش با بهرهگیری از روش کیفی و از نوع مطالعه اسنادی، روندهای امنیتی ایالاتمتحده را که برای حفاظت از منطقه توسعه داده شده است، تجزیه و تحلیل میگردد که شامل موازنه فراساحلی و سرزمینی هست. فرضیه مسلط این نوشتار بر احیای مجدد موازنه فراساحلی بهعنوان راهبرد جدید ایالات متحده برای امنیت خلیج فارس هست زیرا به نظر میرسد که به دلیل محدودیتها و چالشهای موجود، این تغییر برای راهبرد کلان واشنگتن مناسبتر است. یافتههای تحقیق بیان میکند که شواهد واضحی مبنی بر اینکه تعهدات امنیتی ایالات متحده در خلیجفارس برای ثبات منطقه حیاتی است، یافت نمیشود.