نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
پژوهشگر دانشگاه جامع امام حسین (ع) و دکترای سیاستگذاری فرهنگی، دانشگاه باقرالعلوم، قم، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The main issue of this research is to extract and present a systematic model to explain the meaning and process of the decline of the United States based on the principles, views and views of Ayatollah Khamenei. In accordance with this goal Grounded theory By purposeful sampling of related texts, Ayatollah Khamenei's official statements were selected and coded using maxqda2018 software. The final results of this research in the form of the output model of the foundation data method are as follows: The central phenomenon of this research is the decline of the United States means the disappearance of the American people and the world's belief in the American political system. The historical context of American crimes in Iran and the world and various rational reasons and concepts such as Arrogance, Domination system, colonialism and the Great Satan are the underlying conditions of decline, and the actual cause of decline is the divine traditions, which occur if the nations are aware of the struggle that arises from this awakening. The final strategy proposed by this model is to enlighten or awaken the nations.
کلیدواژهها [English]
نظریه افول آمریکا از نگاه آیتالله خامنهای[1]
سیدمهدی سیدمحسنی باغسنگانی [2]
چکیده
مسئله اصلی این پژوهش استخراج و ارائه مدلی نظاممند برای تبیین معنا و فرآیند افول آمریکا با تکیه به مبانی و آراء و دیدگاههای آیتالله خامنهای است. متناسب با این هدف روش دادهبنیاد انتخاب شد و با نمونهگیری هدفمند متون مرتبط با موضوع از بیانات رسمی منتشر شده آیتالله خامنهای انتخاب و به کمک نرمافزار maxqda 2018 کدگذاری شد. نتایج نهایی این تحقیق در قالب مدل خروجی از روش دادهبنیاد به این شرح است که پدیده محوری این تحقیق افول آمریکا به معنای از بین رفتن عقیده مردم آمریکا و جهان به نظام سیاسی آمریکاست. بستر تاریخی جنایات آمریکا در ایران و جهان و دلایل متعدد عقلی و مفاهیمی نظیر استکبار، نظام سلطه، استعمار و شیطان اکبر شرایط زمینهای افول هستند و علت فاعلی افول، سنتهای الهی است که در صورت آگاهی ملتها و مجاهده ناشی از این بیداری اتفاق میافتد. راهبرد یا استراتژی نهایی پیشنهادی این مدل روشنگری یا بیدارسازی ملتهاست.
کلیدواژهها: افول آمریکا؛ آیتالله خامنهای؛ روشنگری؛ نظریه دادهبنیاد.
مقدمه
وقوع انقلاب اسلامی ایران، بهعنوان یکی از برکات روح ملکوتی امام خمینی، آغازگر فصل تازهای از مبارزه مستضعفین عالم بود. امام خمینی با نجات اسلام از چنگال انواع تحجر و التقاط و بازپیرایی دامن اسلام از زنجیرهایی که استعمار و استکبار به آن زده بود، روح تازهای به مبارزات پراکنده جبهه حق بخشید و این نهال نوپا در مسیر وعده الهی بر امامت بر زمین یکبهیک سنگرها را فتح کرد. اینک با گذشت چهل سال از آغاز این حرکت مبارک، جهان با چهره کریهی از استکبار و شیطنت و پلیدی در پشت اسم آمریکا روبروست که در تمام نقاط جهان، فارغ از دین و رنگ و نژاد به فساد و تباهی مشغول است و با توجه به مبانی نظری انقلاب اسلامی جز این انتظار نمیرود که پس از شکستن بتهای کوچک داخلی و منطقهای، بالاخره زمانی با این بت بزرگ هماورد شود.
البته مسئله افول آمریکا نه فقط برای جمهوری اسلامی ایران که برای خیل عظیمی از متفکران و صاحبنظران با دیدگاهها و مبانی کاملاً متفاوت سالهاست که مطرح و موردبررسی و نقد و نظر قرار گرفته است. وسعت دامنه جنایات شیطانی آمریکا منجر شده تا از هر دین و فکر و مذهب و منطقی به توان در موضوع افول بتوان نام و دیدگاه سراغ گرفت. حتی در داخل خود آمریکا هم چه از میان سیاستمداران و چه از میان متفکران، پرداختن به مسئله افول موضوعیت پیدا کرده است.
در مسیر مبارزه با آمریکا این نیاز بهخوبی احساس میشود که در میدان تضارب آرای متفکران مختلف در تبیین و صورتبندی آمریکا و معنا و چگونگی افول این قدرت شیطانی، دوباره تکیه به تفکر اصیل انقلاب اسلامی شود. چه اینکه در موضوع افول معرکه آراست و فهرست بلندی از متفکران از نوام چامسکی و برژینسکی تا جوزف استیگلیتز و فرید زکریا و... در این باب تحلیل و نظر و تجویز دارند. در واقع پدیده افول در هر یک از جهانهای اجتماعی بهصورت متفاوتی صورتبندی و معنابخشی میشود.
ادبیات نظری در حوزه تبیین افول آمریکا از بعد جنگ جهانی دوم موردتوجه بوده است؛ اما باید نقطه شروع موج اخیر ادبیات افول گرایی را انتشار کتاب ظهور و ســقوط قدرتهای بزرگ دانست (کندی، 1371). با انتشار این کتاب متفکران متعددی له یا علیه مسئله به تبیین دیدگاه پرداختند. در یک سنخ شناسی از ادبیات افول در دوران معاصر بهصورت اجمالی به سه دیدگاه نظری در این خصوص میتوان اشاره کرد.
در یک دسته متفکرانی قرار دارند که افول آمریکا را در ارتباط با مشکلات اجتماعی این کشور تفسیر میکنند. این متفکران به دلایل مختلف اجتماعی نظیر وجود شکافهای متعدد در جامعه امریکا اشاره کرده و با این ساختار اجتماعی، افول را برای آینده امریکا پیشبینی میکنند. بهعنوان مثال آریانا هافینگتون، مدیرمسئول نشریه معروف «هافینگتون پست»، چپاول اقتصادی طبقه متوسط را بسیار تهدیدکنندهتر از بحران مالی میداند و نشان میدهد طبقه متوسط آمریکا که باید موتور محرکه اقتصاد و سنگ بنای دموکراسی باشد، رفتهرفته کوچکتر شده و در سوی دیگر طبقه فقیر و محروم آمریکا بزرگتر و بزرگتر میشود و این یعنی پیش رفتن به سوی جهان سوم. تبدیل شدن به جهان سوم، خلاف باور استثناگرایانه آمریکاست (هافینگتون، 1395: 16).
دسته دیگر متفکران، از منظر علم اقتصاد به تبیین افول آمریکا میپردازند. در نگاه این متفکران آنچه در نهایت سرنوشت آمریکا را رقم خواهد زد و منجر به سقوط این نظام خواهد شد اشکالات اقتصادی نظام آمریکاست. ژوزف استیگلیتز، استاد دانشگاه کلمبیای آمریکا و برنده جایزه نوبل اقتصاد در «بهای نابرابری»، واقعیتهای تاریکی از ابعاد بحران مالی در آمریکا را تبیین کرده و اساس اقتصاد آمریکا را بر نابرابری میداند بهطوریکه آمریکا نابرابرترین کشور توسعه یافته است و حتی طبق دادههای سازمان ملل، آمریکا نسبت به ایران و ترکیه هم ناعادلانهتر است (استیگلیتز، 1394: 61 و 218) او تأکید میکند که این رؤیا که آمریکا سرزمین فرصتهاست واقعاً کمکم تبدیل به رؤیا و افسانه شد که هیچ دادهای آن را تائید نمیکند (استیگلیتز، 1394: 24).
برخی دیگر از صاحبنظران با تکیه به مبانی علم سیاست و تحلیلهای سیاسی به تبیین افول آمریکا میپردازند. بهعنوان مثال چامسکی معتقد است که هیچگونه دموکراسی در آمریکا وجود ندارد. در این کشور سندیکاها هیچ قدرتی ندارند و حزب کارگر، هرگز به کنگره یا سنا راه نیافته است درحالیکه در دموکراسی، کارگران رأیدهنده حداقل باید یک نماینده داشته باشند، اما چنین نیست. پس از جنگ جهانی دوم، لیبرالیسم سرمایهداری فشار زیادی به مردم آورد. محافل تجاری، افراد خود را به مدارس، کلیساها و سازمانهای ورزشی میفرستادند تا مردم را توجیه کنند، نظام سرمایهداری برای همه سودمند است اما فقط در حد شعار باقی ماند (چامسکی، 1391: 93). در تحلیلهای مبتنی بر علم سیاست آنچه افول آمریکا را تبیین میکند اشتباهات و نقاط ضعف ساختار و نظام سیاسی آمریکا است. البته برخی متفکران نظیر چامسکی به عوامل متعدد در کنار یکدیگر هم التفات دارند. بهعنوان مثال چامسکی در یک تبیین اجتماعی بیان میکند که کارگران یکی دیگر از قشرهای مظلوم جامعه آمریکایی هستند. ساعتهای کاری کارگران در آمریکا بسیار زیاد است اما آمریکا تنها کشوری است که در آن، تعطیلات اجباری بدون حقوق و دستمزد، رایج است (چامسکی، 1391: 104).
علاوه بر متفکران فوق، میتوان به طیف وسیعی از نویسندگان و نخبگان از برژینسکی و توماس پیکتی تا فرید زکریا، شان کلارک، میرشایمر، رابرت گلیپین و جیمز ریکاردز و... اشاره کرد که در این زمینه با تکیه به مبانی متفاوت و نظرگاههای مختلف به نظریهپردازی پرداختهاند. به نظر میرسد مسئله افول را نه از اقتصاد و نه از سیاست که از مبانی اصیل انقلاب اسلامی باید شروع کرد و تلاش کرد که با تکیه به مفاهیم دینی و انقلابی ابتدا تفسیر و صورتبندی متفاوت و متناسب با این مبانی ارائه شود و در پناه این فهم از افول، برنامهریزیها و سیاستگذاریها صورت گیرد.
مسئله اصلی این پژوهش استخراج و ارائه مدلی نظاممند برای تبیین معنا و فرآیند افول آمریکا با تکیه به مبانی و آراء و دیدگاههای آیتالله خامنهای است. انتخاب آیتالله خامنهای از جهتی با توجه به اینکه ایشان متفکری است که به جهت مسئولیت سیاسی، احاطه و اشراف کاملی بر مسائل سیاسی و اجتماعی جهان در نیمقرن اخیر دارند مطلوب و غنیمت است و از جهت دیگر، به دلیل محدودیت دسترسی، این تحقیق تنها در حوزه آراء و نظرات قابلانتشار و در دسترس ایشان قابلتعریف است و به جهت مسئولیت ایشان در رأس نظام سیاسی، متوجه دیدگاههای منتشرنشده ایشان نخواهد بود.
پیشینه تحقیق
اگرچه استخراج و تبیین مدل مفهومی برای افول آمریکا بهطور مستقل کمتر موردتوجه قرار گرفته و از نوآوریهای این تحقیق محسوب میشود، اما با توجه به اهمیت مسئله آمریکا در برخی مقالات و پایاننامهها و کتابها بهطور ضمنی موردتوجه قرار گرفته است. بهعنوان مثال در مقاله «تحلیل محتوای دیدگاه مقام معظم رهبری (آیتالله خامنهای) پیرامون «ارتباط با آمریکا» در بازه زمانی 1395» نویسنده از روش تحلیل محتوا استفاده میکند. محورهای موضوعی مذاکره، سیاست غرب آسیا، آسیبشناسی و اسلام در رابطه با آمریکا شناسایی و استخراج میشود (ودادی، 1398: 147). مقاله حاضر هم از جهت روش تحقیق و هم از جهت تلاش در جهت ارائه مدل متفاوت از تحقیق فوقالذکر خواهد بود.
در پایاننامه «دشمنشناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای» نویسنده در یافتههای تحقیق بیان میکند که از نظر حضرت آیتالله خامنهای، نظام سلطه و استکبار جهانی بهویژه آمریکا در رأس دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. و ضمن بیان ابعاد فساد درونی این دشمن، ضرورت توجه به این ضعف درونی را تبیین میکند (کاظمی، 1393: 75-69). این تحقیق به موضوع افول بیشتر از جهت ویژگیهای داخلی دشمن پرداخته و اگرچه مبانی آیتالله خامنهای را تبیین میکند اما مدلی برای افول آمریکا ارائه نمیدهد. در کتاب «آمریکا در نگاه رهبر معظم انقلاب» نویسنده ذیل سرفصل آینده امریکا با رویکردی توصیفی و آیندهنگرانه به موضوع افول امریکا از منظر اشتباهات داخلی و وعده الهی میپردازد. البته این بررسی بسیار گذراست و در نهایت به تبیین مدل و فرایند این اتفاق نمیرسد (محمدی، 1387: 200).
روش تحقیق
با توجه به هدف این تحقیق که استخراج و تبیین یک مدل نظری برای پدیده افول آمریکا مبتنی بر مبانی دینی و از میان آراء و اندیشههای آیتالله خامنهای بود روش نظریهپردازی دادهبنیاد (زمینهای) انتخاب شد. این روش توسط بارنی گِلِیزر (متولد 1930) و آنسِلم استِراوس (1996-1916) جامعهشناس تدوین شده است و ویژگی آن تدوین نظریه از دل دادههای گردآوری شده است. گلیزر در این باره تأکید میکند که هدف اصلی آنها تولید نظریه در قالب مجموعهای از فرضیههای مربوط به هم است که با مقایسه مستمر دادهها به دست میآید (گلیزر، 1992). استراوس هم این روش را اینگونه تعریف میکنند: «روش نظریهپردازی دادهبنیاد، نوعی استراتژی کیفی است که برای تدوین نظریه در مورد یک پدیده بهصورت استقرایی، مجموعهای نظاممند [سیستماتیک] از رویهها را به کار میبرد» (داناییفرد و همکاران، 1383: 130). در روش نظریه دادهبنیاد، برخلاف سایر روشها که نظریه از پیش موجود را با دادهها میآزمایند، از دادهها برای ایجاد نظریه استفاده میشود (گلیزر، 1998: 37). محقق در این روش از پیش نظریهای در ذهن ندارد و کار را از واقعیت شروع میکند و بهتدریج نظریه از میان اطلاعات گردآوری شده پدیدار میشود (استراوس و همکاران، 1394: 35). نمونهگیری در این تحقیق هدفمند بوده و در میان بیانات دوران رهبری آیتالله خامنهای، آن دسته از متونی که در ارتباط با موضوع آمریکا بوده بررسی و برای کدگذاری انتخاب شده است.
برای تجزیهوتحلیل در این تحقیق از نرمافزار maxqda 2018 استفاده شد و تا رسیدن به حد اشباع نظری حدود 20000 کلمه از متون مرتبط در قالب 515 کد مجزا کدگذاری شد.
شکل 1. نمونه صفحه کدگذاری به کمک نرمافزار maxqda 2018
روش دادهبنیاد محقق در سه مرحله کدگذاری را انجام میدهد. کدگذاری فرایندی است که در آن محقق مفهومسازی، فروکاهی، مقولهپردازی و تناسببخشی به مقولهها را انجام میدهد (استراوس و همکاران، 1391: 46-35). این روش در سه مرحله به شرح زیر انجام میشود:
- کدگذاری باز: فرایند تجزیه، مقایسه، مفهومپردازی و مقولهبندی دادهها که فرآیندی تحلیلی است که با آن، مفاهیم شناسایی شده و ویژگیها و ابعاد آنها در دادهها کشف میشوند. در جریان کدگذاری باز، دادهها به بخشهای مجزا خرد میشوند، برای به دست آوردن، مشابهتها و تفاوتها با دقت بررسی و سؤالاتی دربارهی پدیدهها که دادهها حاکی از آناند، مطرح میشود.
- کدگذاری محوری: عبارت است از سلسلهرویههایی که پس از کدگذاری باز بهوسیله آنها با برقراری پیوند میان مقولات، به شیوههای جدیدی اطلاعات با یکدیگر ارتباط مییابند و در کدگذاری محوری، مفاهیم و مقولات اولیهای که در کدگذاری باز ایجاد شدهاند با یکدیگر مقایسه و ضمن ادغام موارد مشابه، مقولههایی که به یکدیگر مربوط میشوند حول محور مشترکی قرار میگیرند.
- کدگذاری گزینشی: فرآیند انتخاب سیستماتیک مقوله اصلی و ارتباط دادن آن با سایر مقولات، اعتبار بخشیدن به روابط و پر کردن خلأها با مقولاتی که نیاز به اصلاح و بسط بیشتری دارند کدگذاری گزینشی فرایند یکپارچهسازی و پالایش مقولهها در جهت خلق نظریه است (استراوس و همکاران، 1394: 180-124).
در نهایت روش دادهبنیاد نتیجه تحقیق را در قالب یک مدل/پارادایم تبیین میکند:
- شرایط: که خود چند دسته هستند، شرایط علّی/مقدم یا سببساز؛ آن دسته از وقایع و رویدادهایی که به وقوع یا گسترش پدیدهای میانجامد یا بر آن اثر میگذارند. شرایط دخیل/مداخلهگر: شرایط دخیل، شرایط علی را تخفیف/تقویت یا به نحوی تغییر میدهند. شرایط زمینهای: مجموعه خاصی از شرایطاند که در یک زمان و مکان خاص گرد میآیند تا مجموعه اوضاعواحوال یا مسائلی را به وجود آورند که اشخاص با عمل/تعامل خود به آن پاسخ میدهند.
- راهبردها و تعاملات (عمل/تعامل): پاسخهای ارائه شده برای کنترل، اداره و برخورد با پدیدهای، تحت شرایط مشاهدهشده خاص. پاسخهای راهبردی یا معمولیای که افراد یا گروهها به مسائل و امور و رویدادهایی میدهند که تحت شرایط مشاهده شده خاص پدید میآیند.
- پیامدها و نتایج عمل/تعامل: پیامدها یا تبعات به ما میگویند که در نتیجه اعمال و تعاملهایی که افراد و گروهها تحت چنان شرایط صورت داده یا نتوانستهاند در پاسخ به موقعیت خاص صورت دهند، چه پیش آمده یا پیش میآید (استراوس و همکاران، 1394: 180-124).
کدگذاری دادهها
بر اساس روش دادهبنیاد سه مرحله کدگذاری همزمان با هم پیش میرود. به این معنا که در کدگذاری باز مفاهیم شناسایی میشوند و با مقایسه مشابهتها و تفاوتها، ویژگیها و ابعاد مفاهیم استخراج میشود. همزمان با پیش روی کدگذاری باز، محقق ارتباطات مفاهیم را نیز با یکدیگر بررسی میکند و به دنبال ایجاد پیوند بین این دسته از نتایج تحقیق است. در جدول 1 نمونه فرایند طی شده بین متون و مفاهیم و مقولههای استخراجی روایت میشود.
جدول11. نمونه برخی مفاهیم و مقولههای استخراجی
متن بیانات آیتالله خامنهای |
مفاهیم کلیدی |
مقوله |
بنده عرض میکنم قدرت سخت آمریکا هم به شدّت ضربه دیده. قدرت سخت، یعنی قدرت نظامیگری[3] |
افول نظامی آمریکا |
ابعاد افول |
آمریکا دچار بحران است؛ بحران اقتصادی، بحران بینالمللی، بحران سیاسی، بحران اخلاقی؛ خودش دچار بحران است. امروز قرضهای دولت آمریکا تقریباً نزدیک به تولید ناخالص کل آمریکا است؛ این نشانه بحران است.[4] |
افول اقتصادی |
|
در واقعیات زندگی خودشان آن را میدیدند. ارزشهای انسانی در آن کشور نابود و لگدمال شده است؛ تبعیض نژادی وجود دارد.[5] |
افول اجتماعی |
|
یعنی وقتی یک رژیمی، یک نظامی از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، دیگر امیدی به بقای این رژیم نیست.[6] |
افول یعنی بیاعتباری پیش ملت |
معنای افول |
برای یک نظام و یک رژیم سیاسی، ضعف حقیقی و افول قدرت وقتی شروع میشود که این رژیم و این نظام، استدلال سیاسی و قانعکننده برای کار خود و حقانیت سیاسی خود را از دست بدهد... آنوقت قدرت معنوی خود را از دست داده است و سقوط او شروع شده است؛ و لو در ظاهر چیزی فهمیده نشود و خود او نفهمد.[7] |
افول به معنای از بین رفتن استدلال سیاسی |
|
عوامل افول آمریکا هم مربوط به امروز و دیروز نیست که حالا یکی بخواهد بیاید علاجش کند؛ مربوط به طول تاریخ [است]. عامل این وضعیتی که آمریکاییها دچارش شدند، عامل بلندمدت است؛ اینها در طول تاریخ وضعیتی را به وجود آوردند که نتیجهاش همین است و به این آسانیها علاج شدنی نیست. این سنّت الهی است، اینها محکوماند به اینکه ساقط بشوند، محکوماند به اینکه افول کنند، زایل بشوند از صحنهی قدرت جهانی.[8] |
سنت الهی عامل افول |
علتهای افول |
در ادامه محقق تلاش میکند تا رفتوبرگشت بین متون و کدگذاری انجام شد به دنبال کشف مقوله اصلی برای تبیین پدیده باشد. در این بین مقولههای فرعی و نیز در کنار مقوله اصلی پرورده خواهد شد. نمودار زیر بخشی از این مراحل طی شده را تبیین میکند.
جدول22. فرایند رفتوبرگشتی از مفاهیم و مقولات به متون و بالعکس
مفاهیم |
مقولات |
ابعاد پژوهش |
عقلانی بودن مبارزه با آمریکا |
مبانی عقلانی مبارزه با آمریکا |
ضرورت و مبانی مبارزه با امریکا |
تجربه تاریخی ملت ایران پشتوانه مبارزه با آمریکا |
مبانی تاریخی مبارزه با آمریکا |
|
تجربه تاریخی جهانی از خوی تجاوزکار آمریکا |
||
آمریکا مصداق امروزی استکبار |
مبانی دینی مبارزه با آمریکا |
|
انبیا الهی خط مقدم مبارزه با استکبار |
||
دستکاری تصاویر و تحریف واقعیت از شگردهای آمریکا |
شناخت شگردها و نقشههای آمریکا |
چگونگی افول آمریکا |
تطمیع و تهدید روشنفکران ملتها توسط آمریکا |
||
برخورد ایران و آمریکا از جنس برخورد اراده است |
ضرورت بیدارسازی و روشنگری ملتها |
|
ضرورت بیداری و آگاهی ملتها از ماهیت آمریکا |
||
تنها قدرت ملی و مردمی است که توان ایستادن در مقابل استکبار دارد |
||
خودکفایی داخلی در مقابل تحریمها |
راهکارهای اقتصادی افول هژمونی امریکا |
|
حذف دلار و جایگزین کردن پول ملی در معاملات اقتصادی دو یا چندجانبه |
در مرحله کدگذاری محوری، خط ارتباط بین مقولههای پژوهش بهتدریج پدیدار میشود. این خط ارتباط شامل شرایط علی، مقوله مرکزی، بستر وقوع، شرایط مداخلهگر و پیامدها و راهبرد بود که در قسمت روش بهتفصیل توضیح داده شد.
قضایای پژوهش
مطابق روش دادهبنیاد قضایا روابط مفهومی تعمیمیافته میان یک مقوله و زیر مقولههایش و میان مقولههای جداگانه را نشان میدهند. قضایای زیر در نتیجه فرایند پرورش مقولههای به دست آمد:
شکل 2. مدل تبیینکننده افول آمریکا از نگاه آیتالله خامنهای
روایت نظریه افول آمریکا از منظر آیتالله خامنهای
نظریه مجموعه مقولههای پرورده است که با جملاتی به هم متصل شده و چارچوبی نظری را شکل میدهند که پدیدههای اجتماعی، روانشناختی، آموزشی و مشابه را توضیح میدهد (استراوس و کوربین، 1391: 44). مطابق روش دادهبنیاد در این مرحله باید افول آمریکا از منظر آیتالله خامنهای روایت شود.
انتظار میرود برخلاف نظریات با مبانی اقتصادی یا سیاسی و... افول در این نظریه ماهیتی معنوی داشته باشد. در این نظریه با اصالت بخشیدن به ابعاد معنوی، ابعاد مادی پدیدهها در سایه بعد انسانی و متعالی تفسیر میشود. ویژگی این نظریه توجه به اعتقادات و باورهای درونی و قلبی انسانها و تکیه هر نظام سیاسی و اجتماعی به باور انسانها به آن نظام است.
بر این اساس افول آمریکا (و هر نظام دیگری) زمانی اتفاق میافتد که باور درونی به آن نظام در میان ملت آن نظام (و سایر ملتهای دنیا) از بین برود. در این نظریه آمریکا در مسیر افول است چراکه باور مردم دنیا و حتی مردم آمریکا به رژیم آمریکا و ارزشها و مبانی این حکومت از بین میرود. البته آثار این روند در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی قابلمطالعه و تبیین است.
علت فاعلی این اتفاق اراده الهی و سنت الهی است که بر رفتنی بودن استکبار و زایل شدن جریان باطل تعلق گرفته است. البته این اتفاق یعنی افول در دل شرایطی به وقوع میپیوندد. شرایط زمینهای این پدیده ریشه در تجربه تاریخی و مبانی دینی و عقلی دارد؛ یعنی شرایط زمینهای، بستری را فراهم میکنند که زمینه وقوع افول امریکاست. تجربه تاریخی ملت ایران از ماهیت تجاوزکارانه آمریکا و تجربه ملتهای جهان از جنایات این نظام یکی از این بسترهاست. البته ضرورت عقلی و ضرورت دینی هم بر مبارزه با آمریکا حکایت میکند. مفاهیمی نظیر شیطان بزرگ، نظام سلطه، استعمار و استکبار این ضرورت را تبیین میکند.
آنچه بهعنوان شرایط مداخلهگر و در حقیقت موجبات تغییر و تسهیل یا تأخیر در پدیده از آن یاد میشود در این نظریه کسب آمادگی روحی توسط ملتها برای مجاهدت در عرصههای مختلف است. در اینجا ملتهایی که بیدار شده و قدم در راه مجاهده میگذارند لایق بهرهمندی از امداد الهی شده و سنت الهی در این زمینه سقوط و افول و زایل شدن قدرتهای استکباری است.
در این نظریه استراتژی یا راهبرد یا عمل/تعاملی که بهعنوان پاسخهای ارائه شده برای کنترل، اداره و برخورد با پدیده از آن یاد میشود؛ همان بیدارسازی ملتها و یا روشنگری است. منظور از روشنگری در اینجا عملی است که بهواسطه آن ملتها بیدار شده و پدیده ازاینجهت کنترل میشود. خلاصه نظریه اینگونه قابل تبیین است که در صورت روشنگری ملتها و بیدار شدن و کسب آمادگی روحی و مجاهده آنها، سنت الهی بر افول آمریکا بهعنوان قدرت استکباری تعلق میگیرد.
روش برازش پژوهش
با توجه به ماهیت متفاوت روشهای کیفی، برای اطمینان از روایی پژوهش در دو مرحله، اساتید صاحبنظر در موضوع اندیشه آیتالله خامنهای ضمن یافتهها را بررسی کرده و از اظهارنظر ایشان درباره کدگذاری محوری استفاده شد.
کاربردهای مدل تبیینکننده افول آمریکا
بدون شک یکی از مهمترین کاربردهای نظریه استخراج شده در این تحقیق، کاربرد آن در حوزه سیاستگذاری افول آمریکاست. ازآنجاکه مسئله افول آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران، صرفاً یک مسئله نظری یا پدیده خارجی طبیعی نیست و مبارزه با استکبار از مبانی نظری و حقوق اساسی کشور است، این موضوع از حالت نظری صرف خارج شده و دستور کار سیاستگذاریهای مختلف خواهد بود. ازاینجهت مدل پیشنهادی در این تحقیق در فرایند سیاستگذاری از دو قابلیت برخوردار است.
از یکسو با نقد سیاستگذاریهای موجود میتواند نشان دهد که جمهوری اسلامی در چه سیاستهایی از این مدل پیروی نمیکند. بهعنوان مثال سیاستگذاری افول آمریکا هنگامی تنها از منظر نظامی صرف تفسیر شود و عنصر روشنگری در آن نادیده گرفته شود آشکارا خارج از نظریه افول از دیدگاه آیتالله خامنهای است. از سوی دیگر در سیاستگذاریهای آتی در حوزههای مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی میتواند راهنمایی سیاستگذاران باشد. در جدول زیر مقایسه نظریه مستخرج از دیدگاههای آیتالله خامنهای و با نظریات مشابه در این حوزه ملاحظه میشود.
جدول3 3. مقایسه نظریه مستخرج از دیدگاههای آیتالله خامنهای با نظریات مشابه
دلالت محوری در تبیین افول آمریکا |
متفکران |
رویکرد |
فروپاشی اقتصاد آمریکا |
ژوزف استیگلیتز |
اقتصادی |
نفوذ در سطح رهبران سیاسی |
برژینسکی فرید زکریا |
سیاسی |
تمرکز بر شکافهای اجتماعی |
هاوارد زین نوام چامسکی |
اجتماعی |
روشنگری در سطح جهانی برای افشای ماهیت آمریکا |
آیتالله خامنهای |
اعتقادی و فرهنگی |
جمعبندی و نتیجهگیری
با توجه به سؤال اصلی پژوهش که مدل تبیینکننده معنا و فرآیند افول آمریکا با تکیه به مبانی و آراء و دیدگاههای آیتالله خامنهای چگونه است و با کمک روش دادهبنیاد، مدلی با ابعاد زیر استخراج گردید:
- مقوله اصلی: افول آمریکا در معنای «از بین رفتن باور مردم (ملت امریکا و سایر ملتها) به رژیم آمریکاست» که ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی پیدا میکند
- علت فاعلی: سنت الهی است که سرنوشت محتوم افول را برای باطل و استکبار رقم میزند
- شرایط مداخلهگر: که میتواند موجب تغییر و تسهیل یا تأخیر در پدیده شود در اینجا کسب آمادگی روحی در ملتها و تلاش مجاهدانه در ابعاد مختلف از سوی آنهاست.
- شرایط زمینهای: افول آمریکا در بستری از تجربیات تاریخی ملتها از ذات استکباری آمریکا و با تکیه به مبانی مختلف عقلی و دینی و تاریخی به وقوع میپیوندد
- راهبرد: که همان پاسخهای ارائه شده برای کنترل، اداره و برخورد با پدیده است در اینجا بیدارسازی و روشنگری ملتها نسبت به ذات استکباری آمریکا و تواناییهای ذاتی خودشان است.
- پیامد: در این مدل وعده نصرت الهی در پیروزی مستضعفان بر مستکبرین و کسب سلطه و تملک حاکمیت پیامد این مدل از تبیین است.
فهرست منابع
اﺳﺘﺮاوس، آنسلم و ﻛﻮرﺑﻴﻦ، ﺟﻮﻟﻴـﺖ. (1391). اﺻﻮل ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ؛ شیوهها و رویهها (ﺗﺮﺟﻤـﻪ ﻧﺎﻫﻴـﺪ ﻧﻴﺮی). ﺗﻬﺮان: اﻧﺪﻳﺸﻪ، رفیع.
اﺳﺘﺮاوس، آنسلم و ﻛﻮرﺑﻴﻦ، ﺟﻮﻟﻴـﺖ. (1394). اﺻﻮل و ﻣﺒﺎﻧﻲ ﭘﮋوﻫﺶ ﻛﻴﻔﻲ ﻓﻨﻮن و مراحل تولید ﻧﻈﺮﻳﻪ زمینهای (ﺗﺮﺟﻤﻪ اﺑﺮاﻫﻴﻢ اﻓﺸﺎر). ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﻧﻲ.
استیگلیتز، ژوزف. (1394). بهای نابرابری (ترجمه اسماعیل رئیسی). تهران: انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها.
چامسکی، نوام. (1391). نگاهی انتقادی به سیاست آمریکا دنیس رابرت و ورونیکا زاراکویز (ترجمه خجسته کیهان). تهران: نشر افق.
خامنهای، سید علی. (1359). بیانات در دیدار با دیدار دانشآموزان و دانشجویان با رهبر انقلاب. تهران. قابل دسترسی از:
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=34799
خامنهای، سید علی. (1383). بیانات در دیدار با جمعی از معلمان و کارگران با رهبر انقلاب. تهران. قابل دسترسی از:
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=19897
خامنهای، سید علی. (1390). بیانات در اقامه نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیتالله خامنهای. تهران. قابل دسترسی از:
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=18932
خامنهای، سید علی. (1397). بیانات در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان. تهران. قابل دسترسی از:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40833
داناییفرد، حسن؛ الوانی، مهدی و آذر، عادل. (1383). روششناسی پژوهش کیفی در مدیریت: رویکردی جامع. تهران: انتشارات صفار.
کاظمی، احمد. (1393). دشمنشناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای. پایاننامه کارشناسی ارشد، گروه حقوق و علوم سیاسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یزد.
کندی، پل. (1371). ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ ( ترجمه ناصر موفقیان، اکبر تبریزی و محمدقاید شرفی). تهران: آموزش انقلاب اسلامی.
محمدی، منوچهر. (1387). آمریکا در نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی. تهران: مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی.
ودادی، ثریا. (1398). تحلیل محتوای دیدگاه مقام معظم رهبری (آیتالله خامنهای) پیرامون «ارتباط با آمریکا» در بازه زمانی 1395-1368. مجله مطالعات جامعهشناسی، 12(43)، 160-147.
هافینگتون، آریا استاسینوپولوس. (1395). آمریکای جهان سومی (ترجمه رویا جبرائیلی و اسماء اسدیپور). تهران: مؤسسه خبرگزاری فارس.
Glaser, B. (1992). Basics of grounded theory analysis: emergence vs. Sociology Press, Mill Valley, CA.
Glaser, B. (1998). Doing grounded theory: Issues and discussions. Sociology Press. Mill Valley, CA.
|||
[1]. این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی پژوهشکده شهید صدر(ره) دانشگاه جامع امام حسین(ع) میباشد.
[2]. نویسنده مسئول: پژوهشگر دانشگاه جامع امام حسین(ع)، دکترای سیاستگذاری فرهنگی، دانشگاه باقرالعلوم، قم، ایران.
1smsmb@gmail.com
[3]. قدرت اقتصاد؛ اینها قدرت سخت است. بله، ابزار نظامی دارند، امّا نیروی انسانیِ نظامیِ آمریکا به شدّت افسرده، سردرگم، سرگشته، مردّد [است]. برای همین است که در بسیاری از کشورهایی که آنها حضور دارند، برای اینکه بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند، از سازمانهای جنایتکاری مثل بلک واتر و از این قبیل استفاده میکنند؛ یعنی سرباز آمریکایی قادر به اجرای آن نقشه آمریکایی نیست؛ نیروی انسانیشان این است (بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان، 12/08/1397).
[4]. این را اقتصاددانها میگویند. میگویند هر وقتی که دیون یک دولت نزدیک شد به تولید ناخالص یک دولت، این دولت در حال بحران است؛ این اقتصاد اقتصاد بحرانی است؛ امروز آمریکا اینجوری است. آن مقداری که بدهکار است، نزدیک به حدود شصتوچند درصد تولید ناخالص ملّیاش است؛ این میخواهد به چه کسی کمک بکند؟ (بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان با رهبر انقلاب، 12/08/1395).
[5]. همین چند روز قبل از این آن مرد در تبلیغات انتخاباتیاش ایستاد و گفت شما اگر رنگینپوست هستید، اگر سیاهپوست و سرخپوست هستید، در خیابانهای نیویورک و شیکاگو و واشنگتن و کالیفرنیا و غیرذلک وقتی راه میروید، نمیتوانید مطمئن باشید که تا چند دقیقه دیگر زندهاید. شما ببینید! این حرف را کسی دارد میزند که انتظار دارد چند روز دیگر برود در کاخ سفید، بنشیند (بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان با رهبر انقلاب، 12/08/1395).
[6]. آمریکا جز زور، هیچ منطقی ندارد؛ جز خونریزی، هیچ راهی برای پیشبرد خود ندارد. این، اعتبار آمریکا را بیش از آنچه تاکنون شکسته است، در چشم ملتها و در چشم ملت خودش خواهد شکست؛ این همان چیزی است که سرنوشت رژیمها را معین میکند. آن رژیمی، آن نظامی که اعتبارش در چشم مردم خودش بشکند، سرنوشتش معلوم است؛ مثل رژیم شوروی سابق اتفاقاً از صاحبنظران غربی همین چند روز قبل گفتند که امروز وضع آمریکا و غرب شبیه وضع شوروی سابق در سالهای اواخر دههی ۸۰ میلادی است که منجر به سقوط شد؛ یعنی وقتی یک رژیمی، یک نظامی از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، دیگر امیدی به بقای این رژیم نیست (بیانات در اقامه نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیتالله خامنهای، 14/11/1390).
[7]. آنوقت ترور واضحِ با اعلام قبلیِ شخصیتهای فلسطینی را که سلاخها و جنایتکارهای صهیونیست انجام میدهند، تأیید میکنند؛ خجالت هم نمیکشند و شرم هم نمیکنند! خود همین دلیل بر این است که اینها رو به زوالاند و نمیفهمند. برای یک نظام و یک رژیم سیاسی، ضعف حقیقی و افول قدرت وقتی شروع میشود که این رژیم و این نظام، استدلال سیاسی و قانعکنندهی برای کار خود و حقانیت سیاسی خود را از دست بدهد. وقتی رژیمی حقانیت سیاسیاش از دست رفت و استدلال او برای موجودیت و کارهای خودش از دست او خارج شد، آنوقت قدرت معنوی خود را از دست داده است و سقوط او شروع شده است؛ و لو در ظاهر چیزی فهمیده نشود و خود او نفهمد (بیانات در دیدار با جمعی از معلمان و کارگران با رهبر انقلاب، 12/02/1383).
[8]. نفرت ملّتها از خودشان را چرا نمیفهمند، چرا درک نمیکنند؟ بد کردید، عمل زشت انجام دادید، سیطره جویی کردید به این کشورها، به این مردم اهانت کردید، [لذا] از شما متنفّرند. مردم عراق حق دارند از شما متنفّر باشند، مردم سوریه حق دارند از شما متنفّر باشند، کشورهای دیگر هم همینجور. آمریکا رو به افول است؛ همه این را بدانند. آن کسانی که گرایش به این دارند که برویم با آمریکاییها سازش کنیم، بیخودی نقشهی بیاساس و بیپایه میکشند؛ آمریکا رو به افول است. عوامل افول آمریکا هم مربوط به امروز و دیروز نیست که حالا یکی بخواهد بیاید علاجش کند؛ مربوط به طول تاریخ [است]. عامل این وضعیتی که آمریکاییها دچارش شدند، عامل بلندمدت است؛ اینها در طول تاریخ وضعیتی را به وجود آوردند که نتیجهاش همین است و به این آسانیها علاج شدنی نیست. این سنّت الهی است، اینها محکوماند به اینکه ساقط بشوند، محکوماند به اینکه افول کنند، زایل بشوند از صحنهی قدرت جهانی (بیانات در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان، 12/08/1397).