Feasibility of Power Transfer in the South China Sea: China Rises Against American Hegemony

Document Type : Original Article

Authors

1 Corresponding Author: Associate Professor, Department of Law, Faculty of Law and Social Sciences, Payam Noor University, Tehran, Iran

2 Visiting lecturer, Payam Noor University, Tehran, Iran

Abstract

During the post-Cold War era, the ground was set for the growth of regional powers in a multipolar world. One of these regions is the Southeast Asia which encompasses China South Sea, which is considered as a geopolitical basin. The geographical location of the South Sea of China is strategically important as it is believed that huge oil and natural gas reserves lie beneath its seabed. Moreover, China South Sea is the habitat of a large number of aquatic plants and animals. China's economic rise and rapid growth in recent decades, the South China Sea has become a hotbed of conflict between coastal neighbors, regional organizations, as well as extraterritorial powers. It is probable that international relations and the traditional US-led traditional order in East Asia change as an important consequence of emerging a power in the East. This study seeks to explain the concepts and sources of power in international relations and examine the conflict of power between the United States and China in the South China Sea Basin. This paper has answered with a qualitative approach and studying documents with a descriptive-analytical manner whether Chinese sovereignty over the South China Sea paves the way for the decline of traditional US hegemony in the region. The findings of this study indicate that China's rapid growth and increase in military power and the exercise of monopoly power over the South Sea of China have led to strong opposition from neighboring countries and supra-regional powers. This opposition will be a challenge for any peaceful transfer of power in the region.

Keywords


 

امکان‌سنجی انتقال قدرت در دریای چین جنوبی: خیزش چین در

تقابل با هژمونی آمریکا

افشین جعفری [1] | سمیه رسول پور نالکیاشری [2] 

 

چکیده

در دوران پساجنگ سرد زمینه برای رشد قدرت­های منطقه­ای در جهان چندقطبی فراهم شد. منطقه جنوب شرق آسیا در حوزه دریای ژئوپلیتیک چین جنوبی یکی از این مناطق است. این دریا با موقعیت جغرافیایی استراتژیک به دلیل وجود ذخایر عظیم نفتی، گازی و آبزیان فراوان در پی خیزش اقتصادی چین و رشد سریع آن در دهه­های گذشته به کانون مناقشه بین کشورهای همسایه ساحلی، سازمان­های منطقه­ای و قدرت­های فرامنطقه­ای تبدیل شده است. از مهم­ترین تأثیرات تولد قدرت نوظهور در شرق، امکان تغییر مناسبات بین­المللی و ایجاد ناهنجاری در نظم سنتی حاکم بر شرق آسیا به رهبری آمریکا است. این نوشتار ضمن تبیین مفهوم و منابع قدرت در روابط بین­الملل و بررسی شرایط تقابل قدرت بین آمریکا و چین در حوزه آبی دریای چین جنوبی، این پرسش که آیا تسلط حاکمیتی چین بر دریای چین جنوبی زمینه را برای افول هژمونی سنتی آمریکا در منطقه فراهم می­کند موردبررسی قرار داده است. این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از شیوه مطالعه اسناد و کتابخانه‌ای به این نتیجه رسیده که رشد سریع چین و افزایش قدرت نظامی آن و اعمال حاکمیت انحصاری بر دریای چین جنوبی منجر به مخالفت شدید سایر کشورهای همسایه ساحلی و قدرت­های فرامنطقه­ای همچون آمریکا شده که امکان هرگونه انتقال مسالمت­آمیز قدرت در منطقه را با چالش مواجه خواهد کرد.

کلیدواژه‌‌ها: آزادی دریانوردی؛ دریای چین جنوبی، قدرت نرم؛ نیروی دریایی چین؛  هژمونی آمریکا.

 

 

 

 

مقدمه

در طول جنگ سرد، تنش بین دو ابرقدرت وقت، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، ناگزیر به درگیری­های غیرمستقیم متعددی بین طرفین در مناطق مختلف جهان شد. جنگ کره در شرق آسیا، درگیری اعراب و اسرائیل در خاورمیانه و بحران کنگو در آفریقا نمونه­ای از تقابل قدرت در آن زمان بود. هر یک از دو قدرت طرف­های مقابل را مسلح کرده و به‌جای استفاده از روش­های مسالمت­آمیز جهت رفع اختلافات با درگیری نظامی تنش­ها را افزایش دادند. با پایان جنگ سرد و اتمام خصومت ایدئولوژیک به نظر می­رسید از میزان تنش­های سیاسی جهان کاسته خواهد شد. بااین‌حال آغاز جنگ در افغانستان، درگیری­های قره­باغ و جنگ­های یوگسلاوی که عمدتاً در پی فروپاشی نظام کمونیستی شوروی رخ دادند، جهان را وارد عصر جدیدی از مناقشات نمود. قرن بیست و یکم با افزایش حملات غیرمستقیم همچون تروریسم، حملات سایبری و نقض امنیت اطلاعات بازیگران بین­المللی را با تهدیدات نوین و متفاوت مواجه ساخت. یکی از مهم­ترین موضوعات در روابط بین­الملل مدرن که تعداد زیادی از کشورهای همسایه ساحلی و قدرت­های فرامنطقه­ای را به خود جلب کرده مناقشات ارضی، دریایی و امنیتی دریای چین جنوبی است که به دلیل تعدد مدعیان و پیچیدگی مناقشات آن را «مادر همه اختلافات سرزمینی»[3] می­نامند (بوآکِل، 2010: 8).

دریای چین جنوبی برای آمریکا از اهمیت به­سزایی برخوردار است. این دریا بخش مهمی از مسیر اصلی ترانزیت کالا در تجارت دریایی است و اختلافات بر سر جزایر و صخره­های موجود در آن فی­مابین چین و متحدان آمریکا در منطقه به‌ویژه فیلیپین باعث ایجاد بی­ثباتی و نقض امنیت در دریای چین جنوبی شده است، از سوی دیگر خیزش اقتصادی و نوسازی نیروی دریایی چین و قصد پکن برای اعمال حاکمیت مطلق در دریای چین جنوبی با ترسیم خطوط فواصل نه­گانه منافع آمریکا را با چالش مواجه کرده است (اسکات، 2012: 316). این عوامل جلب‌توجه آمریکا به شرق آسیا را پس از مدت­ها غفلت در پی داشت، به‌نحوی‌که مقامات و افسران ارتش آمریکا در واکنش به فعالیت­های چین برای احیاء زمین، ساخت جزایر مصنوعی و تجهیز آن­ها با ادوات سنگین نظامی؛ ساخت باند­های فرود تخصصی در زنجیره جزایر پاراسل، اسپراتلی و صخره مرجانی صلیب آتش، اظهار کردند که در صورت نیاز «امشب می­جنگند». تضاد منافع آمریکا و چین که با اعمال سیاست­های قاطعانه پکن در دریای چین جنوبی افزایش یافته، زمینه رقابت گسترده‌تری را بین هژمونی سنتی جهان پس از جنگ جهانی دوم و چین جهت تسلط بر منطقه شرق و جنوب شرق آسیا و اعمال هژمونی در حوزه آبی دریای چین جنوبی را فراهم کرده است.

حال این سؤال به ذهن متبادر می­گردد که آیا سیاست­های قاطعانه چین در دریای چین جنوبی می­تواند هژمونی آمریکا در منطقه را با چالش مواجه کند؟ و این­که چگونه آمریکا رهبری خود در منطقه را حفظ خواهد کرد و به روابط دیپلماتیک با چین ادامه می­دهد؟ در پاسخ به پرسش­های مطروحه این فرضیه قابل‌طرح است که چین در دفاع از ادعاهای خود با آغاز هزاره سوم فعال­تر از گذشته عمل کرده، اما بااین‌وجود افزایش سیاست­های قاطعانه پکن اغلب در پاسخ به اقدامات سایر مدعیان منطقه­ای صورت گرفته و نه تقابل با هژمونی آمریکا، بااین‌وجود تأثیر تولد این قدرت نوظهور در شرق بر قدرت نظامی و رهبری آمریکا به­طور پیوسته در حال افزایش است. از سوی دیگر عملکرد آمریکا نشان می‌دهد که سیاست آمریکا در منطقه مهار کامل چین نیست و هدف اصلی واشنگتن ایجاد توازن قدرت با حفظ آزادی دریانوردی است.

پیشینه پژوهش

تاکنون مقالات و پژوهش­های متعددی درباره نقش و جایگاه چین در دریای چین جنوبی، ادعاهای مطروحه از سوی چین، ساخت جزایر مصنوعی، ایجاد پایگاه­های نظامی متعدد در صخره­های دریایی، اعمال ممنوعیت­های ممنوعیت ماهیگیری یک­جانبه علیه سایر کشورهای ساحلی منطقه، در داخل و خارج از کشور به چاپ رسیده که در اینجا به چند نمونه به شرح زیر اشاره می­شود.

 کتابی با عنوان خیزش چین در عصر گذار ضمن بیان نظرهای موجود در سطح کلان روابط بین­الملل در زمینه قدرت سعی می­کند خیزش چین در شرق آسیا و امکان تقابل با نظم منطقه­ای موجود به رهبری آمریکا را موردبررسی قرار دهد (شیرخانی و محروق، 1399). در مقاله­ای با عنوان «بررسی مفهوم آب­های تاریخی در پرتو پرونده دریای چین جنوبی» چاپ شده در فصلنامه پژوهش حقوق عمومی، مفهوم آب­های تاریخی را که مبنای استدلال دولت چین برای اعمال حاکمیت بر کل دریای چین جنوبی است را مورد تحلیل قرار داده است (امین­زاده و شارق، 1398). مقاله «سیاست چین در دریای جنوبی با سیاست قدرت و نفوذ دریایی» در فصلنامه پژوهشی سیاست خارجی به چاپ رسید، این مقاله ضمن اشاره به شرایط و ویژگی­های جغرافیایی موجود در دریای چین جنوبی به بیان اقدامات حاکمیتی و نظامی صورت گرفته توسط چین در منطقه می­پردازد (عباس­زاده فتح‌آبادی و رمضانی، 1396).

کتاب اختلافات دریایی و سرزمینی در دریای چین جنوبی؛ رویکردی از قدرت و قانون در عصر خیزش چین[4] در قالب مجموعه مقالات با بررسی تحولات اخیر در دریای چین جنوبی همچون وضعیت حقوقی جزایر و صخره­های مورد مناقشه، حکم داوری بین­الملل در زمینه مناقشات تحدید حدود و بررسی آثار زیست‌محیطی، اقتصادی و سیاسی مناقشات منطقه­ای رابطه بین افزایش قدرت و قانون در عصر ظهور چین را موردبازنگری قرار داده است (هووانگ و فرینگهام، 2021).

پژوهش علمی با عنوان «مقاصد چین در دریای چین جنوبی»[5] استدلال می­کند که چین خواهان ایجاد کنترل واقعی بر دریای چین جنوبی و اعمال حاکمیت بر جزایر مورد مناقشه در تقابل با سایر کشورهای همسایه ساحلی است که این موضوع با منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا در منطقه قابل‌جمع نخواهد بود (مَسترو، 2020).

مقاله­ای با عنوان «استراتژی سیاسی آمریکا در دریای چین جنوبی»[6] به رشته تحریر درآمد که هدف این مطالعه درک بهتر اهمیت استراتژی «محور آسیایی» آمریکا و ارائه تحقیقات پایدار در مورد پویایی و دلایل تغییر رویکرد آمریکا در دریای چین جنوبی است. به نظر نویسنده نقش رو به رشد چین به­عنوان نیروی تثبیت­کننده در حوزه منطقه­ای و فرامنطقه­ای و افزایش فزاینده اهمیت ژئوپلیتیکی شرق آسیا از دلایل اصلی تغییر موضع آمریکا نسبت به دریای چین جنوبی است (تیزیرا، 2018).

برخی از آثار منتشرشده صرفاً به تحلیل ادعاهای چین و مبنای استدلالی پکن در دریای چین جنوبی پرداخته­اند و دسته­ای دیگر به بررسی تقابل چین با دیگر بازیگران منطقه­ای و فرامنطقه­ای اهتمام داشتند. با مرور ادبیات موجود می­توان مدعی شد که پژوهشگران عمدتاً بر تبیین رفتارها و ادعاهای چین در منطقه و یا بیان چرایی تنش بین چین و آمریکا در دریای چین جنوبی و یا ارزیابی روابط آنان در سطح کلان متمرکز بوده­اند؛ بنابراین تفاوت اصلی این پژوهش با آثار یاد شده که ضرورت انجام آن را نیز واضح­تر می‌سازد، بررسی جزءبه‌جزء سیاست­های قاطعانه چین در منطقه، تأثیر آن بر بازیگران منطقه­ای و واکاوی امکان تقابل قدرت نوظهور چین با هژمونی سنتی آمریکا در آسیای شرقی به‌واسطه‌ی تسلط بر دریای چین جنوبی است.

روش پژوهش

در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع از روش کیفی استفاده شده و گردآوری داده­ها نیز به­صورت مطالعه اسنادی و کتابخانه­ای با رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است.

دریای ژئوپلیتیک چین جنوبی

چین که در حال تبدیل شدن به یکی از قدرت­های جهان است برای حفظ موقعیت خود سعی دارد تسلط کامل خود بر دریای چین جنوبی را حفظ نماید (فلاحی و امیدی، 1396: 148). تقریباً 3/2 ترانزیت جهانی گاز طبیعی[7] از مسیر دریایی چین جنوبی می­گذرد و قریب به 500 میلیون نفر در سواحل این دریای باستانی کار و تلاش کرده و امرار معاش می­کنند (کاهیل،2012: 4-2).

دریای چین جنوبی با وسعتی معادل 3.5 میلیون کیلومترمربع با هشت ناحیه ساحلی چین، اندونزی، مالزی، سنگاپور، تایوان، برونئی و ویتنام محصور شده است. این دریا از 250 جزیره صخره­ای و مرجانی که اغلب آن­ها خالی از سکنه هستند و تعداد زیادی از تپه­های شنی که با جزر و مد دریا پدیدار و ناپدید می­شوند، تشکیل شده است (رحمان و تسمانی،2010: 316). این دریا موردادعای هر هشت کشور ساحلی است، ادعاهایی که از اختلاف و رقابت بر سر سه مجمع‌الجزایر پاراسل،[8] اسپراتلی،[9] پراتاس[10] و سواحل مک­کلسفید[11] و تپه­های اسکاربورو[12] نشئت گرفته است. چین سعی دارد با تسلط بر جزایر واقع در دریای چین جنوبی و آب­های اطراف آن­ها با طرح حاکمیت مطلق، مالکیت کل دریا را به نحو مستمر و مداوم در اختیار داشته باشد (محمودی و راستگو افخم، 1397: 277). چین ادعا دارد از 2000 سال قبل بر جزایر پاراسل، اسپراتلی و آب­های اطراف آن حاکمیت داشته و این جزایر بخش جدایی­ناپذیر خاک چین محسوب می­شوند (خضری، 1391: 746) و استدلال خود را عمدتاً بر مبنای مفهوم حقوق تاریخی[13] و نقشه خطوط فواصل نه­گانه (خط یو شکل)[14] بیان می­کند.

در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، چین نسبت به اسپراتلی و پاراسل ادعای حاکمیت مطرح کرد و در سال 1974 با بازپس­گیری جزایر پاراسل از ویتنام ادعای خود را عملی نمود و سپس تپه دریای کولین توسط چین تصرف شد (وونگ، 2013: 38). در سال 1988 جزایر پاراسل و اسپراتلی را ادغام و استان جدید هانیان[15] را تأسیس کرد (بتِمن و اِمرز، 2009: 45). در ادامه نقشه خطوط فواصل نه­گانه در سال 2009 بدون هیچ توجیه قانونی برای نحوه ترسیم آن توسط چین به سازمان ملل متحد ارائه شد. پایه این خطوط در جنوبی­ترین نقطه دریای چین جنوبی در منطقه­ای به نام جیمز شول[16] قرار دارد (کیوآن، 2009: 177). در سال 2013، چین یک خط به خطوط مزبور در شرق تایوان اضافه کرد و نقشه خطوط ده­گانه را برای اعلان عمومی در مطبوعات خود منتشر کرد (وزارت امور خارجه آمریکا، 2014: 6-3).


نقشه 1. خطوط فواصل نه­گانه (یو شکل) (منبع: چاکراورتی، پ.ک. (2012)، اختلافات در دریای چین جنوبی، مجله بررسی دفاعی هند، شماره 27)

 

ترسیم خط یو شکل باعث شد بخش گسترده­ای از مناطق انحصاری اقتصادی[17] شش کشور ساحلی حوزه دریای چین جنوبی در حاکمیت چین قرار گیرد. با توجه به اینکه چین در سال 1996 کنوانسیون حقوق دریاها 1982[18] را امضاء و تصویب نموده، مجموع این اقدامات به‌منزله نقض تعهدات این کشور نسبت به کنوانسیون است (شیکام و کیوآن، 2016: 148).

از سال 2012 پکن تأکید مضاعفی بر مفهوم منافع اصلی در راستای تمرکز بر ثبات رژیم حقوقی حاکم بر دریای چین جنوبی و اعمال حاکمیت بر جزایر آن داشته است. شی­جی پینگ بیان داشته که «هیچ کشوری نباید انتظار داشته باشد که چین بر سر مسائل مربوط به منافع اصلی خود میوه­ای تلخ را ببلعد» (تِرَنگ و همکاران، 2020: 64) و در ادامه با معرفی طرح محور آسیاییِ آمریکا لحن سیاسی پکن و اقدامات آن نسبت به دریای چین جنوبی به دلیل تغییر مواضع امنیتی منطقه بشدت تحریک شد تا آنجا که چین اکنون از لحاظ ذهنی و مادی آمادگی مهار هرگونه درگیری مسلحانه در صورت تشدید منازعات احتمالی را دارد.

بااین‌حال سیاست­های قاطعانه حاکم بر دریای چین جنوبی از سوی چین اساساً به دلیل وجود تنگه تایوان تا حدی شکننده است لذا پکن سعی دارد از طریق مدیریت بحران، با عنایت به شرایط سیاسی- اقتصادی داخلی خود و با توسل به مذاکرات سیاسی تعامل خود با سایر مدعیان منطقه­ای را در وضعیت موجود حفظ نموده و از تحقق مناقشات بیشتر بپرهیزد.

دریای چین جنوبی از سه منظر برای پکن بسیار حائز اهمیت است: اول) تسلط کامل بر این دریا به نیروی دریای چین اجازه دسترسی مستقیم به کانال باشی[19] حدفاصل بین تایوان و فیلیپین را فراهم می­سازد که امکان محاصره دریایی تایوان و یا در صورت ضرورت مقابله با ناوگروه­های نیروی دریایی آمریکا در فواصل دورتر از خط ساحلی را فراهم می­سازد. دوم) حفظ امنیت تنگه مالاکا[20]، که 80% نفت وارداتی چین از طریق آن به پالایشگاه­ها و انبارهای ذخیره­سازی در استان‌های جنوبی چین حمل می­شود و حفاظت از این مسیر آبی برای حفظ ثبات اقتصادی چین بسیار حائز اهمیت است؛ لذا چین با توسعه نیروی دریایی خود سعی دارد امکان مسدود شدن تنگه مالاکا در صورت درگیری با آمریکا و یا اقدام نظامی هند را به حداقل برساند.[21] سوم) ایجاد یک منطقه حفاظت شده در پی اعمال حاکمیت مطلق بر کل دریای چین جنوبی جهت حرکت آزادانه زیردریایی­های حامل موشک SSBN با قابلیت حمل کلاهک هسته­ای است (ولفیلد و تِرنگ، 2020: 64).

در پی خیزش اقتصادی چین، این کشور سعی دارد با افزایش سالانه بودجه دفاعی- نظامی خود، علاوه بر حضور پایدار در آب­های آزاد منطقه، صلح آمریکایی[22] موجود در شرق آسیا را که بعد از جنگ جهانی دوم توسط نیروی دریایی آمریکا شکل گرفته را با چالش مواجه نماید. تحلیل­گران امنیتی آمریکا معتقدند چین برای سلطه بر شرق آسیا، راهبردی سه مرحله­ای طراحی کرده است. مرحله اول) کنترل آب­های موجود فی‌مابین اوکیناوا، تایوان و فیلیپین (2000-2010)، مرحله دوم) کنترل آب­های زنجیره جزایر اوگاساوارا، گوام و اندونزی (2010-2020)، مرحله سوم) خاتمه سلطه نظامی آمریکا در اقیانوس هند و پاسفیک (2020-2040) (پدرُزو، 2010: 2).

علاوه بر نگرانی ابتدایی آمریکا از خیزش چین، افزایش قدرت نظامی پکن در زنجیر جزایر پاراسل و اسپراتلی حس تهدید را در کشورهای حاشیه دریای چین جنوبی چنان افزایش داده که آنان از گسترش چتر حمایتی آمریکا در منطقه استقبال کردند (مسرور و خانی، 1397: 183). از منظر آمریکا، چین یک چالشگر بالقوه است که سعی دارد از رهگذر تسلط بر یکی از ژئوپلیتیکی‌ترین حوزه­های آبی جهان بر نظم دریایی آسیا و در ادامه جهان با افول نیروی دریایی آمریکا تسلط یابد (کاویانی و دیگران،2017: 37). در نقطه مقابل، آمریکا نیز به‌عنوان تنها ابرقدرت موجود حاضر در منطقه سعی دارد با اعمال سیاست خود در منطقه به نام محور آسیا[23] ضمن پرهیز از برخورد جدی با چین او را در چارچوب نظم فعلی بین­الملل هدایت کند (عباس‌زاده فتح‌آبادی و رمضانی، 1396: 72).

مفهوم و منابع قدرت در روابط بین­الملل

قدرت، حداقل در سنت رئالیسم سیاست بین­الملل، به‌عنوان پایه اساسی سیاست همچون کارکرد پول برای علم اقتصاد در نظر گرفته می­شود (مرشایمر، 2007: 72). در نظام آنارشیسم بین‌الملل قدرت همان ابزار اصلی دولت­های مستقل برای تضمین استقلال، امنیت و بقا است (والت، 1991: 217)؛ بنابراین ارزیابی قدرت خود و دیگر دولت­ها و درک ماهیت مفهومی قدرت مهم­ترین مسئولیت دولتمردان است.

چین به‌عنوان یکی از ساختارهای سیاسی کهن جهان دارای دیدگاهی بسیار غنی از مفهوم قدرت است. کتاب هنر جنگ[24] اثر سان زی[25] نشان‌دهنده توجه چینی­ها به ابعاد و صور گوناگون قدرت است. رویکرد متفکران چینی در طول تاریخ کلی­نگری و اتخاذ تدابیر پیچیده در تخمین قدرت دشمن و پنهان کردن قدرت واقعی خود است (یان و هوآنگ، 2001) حال به نظر می­رسد با تغییر ساختار نظام بین­المللی در پی ظهور و خیزش چین از شرق و بازسازی نسبی قدر­ت روسیه، مفهوم قدرت در بستر جامعه بین­المللی معاصر در حال دگرگونی است.

باید توجه داشت تحلیل قدرت یک تابعِ جامعه بین­الملل فرآیندی سه مرحله­ای است. اول) در نظر گرفتن نیات خاص تابع، زیرا نیات منابع قدرت را مشخص می­کنند، دوم) شناسایی منابع قدرت و سوم) بررسی نتایج کسب‌شده برای تخمین میزان دستیابی تابع موردنظر به اهداف تعریف شده. در این میان توجه به منابع قدرت مهم­ترین گام از سه مرحله بیان شده برای تحلیل قدرت یک تابع است (موریس، 2002: 286-284).

 

شکل 1. مراحل تحلیل قدرت (تورکسانی ، 2017 :84)

توجه به این امر که هیچ استانداردی برای تعیین منابع قدرت وجود ندارد ضروری است، بااین‌حال؛ می­تواند به رویکرد سه سطحی دیوید سینگر استناد کرد. در این رویکرد، لایه حکومت/دولت به‌عنوان پایه و سطوح سیستمی/بین­المللی و اجتماعی به‌عنوان تسهیل­کننده یا در برخی موارد محدودکننده توانایی دولت در نظر گرفته می­شود. در سطح حکومت/دولت منابع اقتصادی و نظامی همان مواردی است که مایکل بارنت و ریمون دووال آن را قدرت اجباری می­نامند و اغلب رایج­ترین منابع قدرت هستند. برخی نیز آن­ها را به منابع بُعد اول و دوم[26] یا قدرت مستقیم[27] و متقاعدکننده[28] تقسیم می­کنند (برنسکوتر، 2007: 97). منبع دیگر در این سطح، عملکرد ملی دولت است.

در سطح سیستمی/ بین­المللی سه حوزه از منابع قدرت را می­توان در نظر گرفت. اول) مجموعه نهادهای منطقه­ای و بین­المللی که کشور در ساختار سازمانی آن­ها وارد و در نهایت به عضویت آن درآمده، دوم) موقعیت ژئوپلیتیک کشور و سوم) موقعیت اقتصادی کشور که شامل میزان تجارت فرامرزی، سرمایه­گذاری و سطح تبادلات ارزی کشور با نهادهای پولی و مالی بین­المللی است (شامباو، 2013: 56). به عبارتی دولت­ها می­توانند از روابط نامتقارن تجاری خود با سایر کشورها برای دست­یابی به اهداف سیاسی استفاده کرده و طرف مقابل را بیش‌ازپیش وابسته نمایند.

در سطح اجتماعی دو حوزه از منابع قدرت وجود دارد. اول) چهره­ای که یک کشور از خود میان توده جمعیتی کشورهای خارجی ترسیم کرده که جوزف نای آن را «قدرت نرم»[29] نامیده است (نِی، 2004). قدرت نرم همان توانایی دولت برای دستیابی به اهدافش با تکیه بر جذابیت­های ذاتی که به آن اجازه می­دهد بر ترجیحات سایر دولت­ها در راستای منافع خود تأثیر گذارد اطلاق می­شود. دوم) سطح حمایت که همان مشروعیت یک حکومت در میان جمعیت خود است.

1-  تحلیل منابع قدرت چین

پس از معرفی منابع قدرت در روابط بین­الملل، لازم است هر کدام از موارد فوق‌الذکر نسبت به کشور چین موردبررسی اجمالی قرار گیرد:

اول) موقعیت چین در نهادهای منطقه­ای، فرامنطقه­ای و سازمان­های بین‌الدولی و جهانی پایدار و نسبتاً مثبت است. چین عضو همه سازمان­های منطقه­ای بوده و از جایگاه ویژه­ای در نظام بین­الملل به‌عنوان عضو دائم شورای امنیت برخوردار است. چین عضو سازمان تجارت جهانی، گروه 20 و اَپک بوده و نقش خود در حفظ نظم اقتصاد لیبرال را افزایش داده از جمله این­که یوان از اول اکتبر 2017 در سبد ارزی صندوق بین­المللی پول پذیرفته و به‌عنوان پنجمین ارز رسمی آن صندوق مورد مبادله قرار می­گیرد (اسچموکر و گنات، 2010: 10-9). به‌عبارت‌دیگر چین در مدیریت نهادهای بین­المللی به شیوه مطلوب برای دستیابی به بالاترین منافع از آن­ها ضمن ایجاد ثبات نسبی و درعین‌حال دوری از مسائل چالشی و تعهداتی که برخلاف منافعش خواهد بود موفق عمل کرده است (ترسکانی، 2018: 111).

دوم) جهش اقتصادی دور از تصور چین باعث شد توانایی نظامی این کشور در طی دو دهه به­طور چشم­گیری افزایش یابد که همین افزایش، ارتقاء جایگاه منطقه­ای را در پی داشته، بااین‌حال؛ قدرت نظامی چین باعث افزایش نگرانی امنیتی همسایگان چین در منطقه و حتی قدرت­های فرامنطقه­ای شده است. از سال 2009 به بعد کشورهای منطقه با درک سیاست­های قاطعانه چین در دریای چین جنوبی دریافتند که برای حفاظت از منافع خود باید روابط سیاسی-اقتصادی و حتی نظامی خود را در سایه قدرتی فرامنطقه­ای همچون آمریکا تقویت نمایند. البته باید توجه داشت که هنوز مدرکی مثبت که نشان­دهنده تأثیر سیاست­های قاطعانه چین در دریای چین جنوبی در تقابل با هژمونی آمریکاست در دست نیست (ترسکانی، 2018: 120-119).

سوم) مستندات نشان می­دهد چین از دهه 1990 به‌طور مشخص موقعیت ژئواکونومیک خود در شرق آسیا را بهبود بخشیده است. چین در همین دوره زمانی اقتصاد برون‌مرزی خود را نیز ارتقاء داده است، البته هنوز دلایل کافی برای اثبات این مهم که آیا اقتصاد داخلی چین در برابر شوک­های بیرونی همچون بحران­های اقتصادی دهه 1977 یا 2008 آسیب­پذیر است یا خیر در دسترس نیست. بدون شک امروزه چین مهم­ترین کشور تجاری در منطقه است، به‌نحوی‌که قدرت خرید پکن از وضعیت صادرات آن به‌عنوان ابزار سیاسی کارآمدتر است. بااین‌حال، این امر ماهیت متناقض روابط صادرات و واردات بین کشورها را آشکار می­سازد، زیرا بیشتر کشورها تلاش برای افزایش صادرات محصولات خود را ابزاری برای رشد تقاضای تولیدی و عاملی برای رشد اقتصادی می­دانند، اما درعین‌حال، این امر اقتصاد یک کشور را بیش‌ازپیش به بازارهای صادراتی وابسته خواهد کرد که خود اهرم بالقوه فشارهای سیاسی آتی خواهد بود (شامباو، 2013: 6-5).

چهارم) چین در حوزه اعمال قدرت نرم هنوز یک کارآموز مبتدی است. چین به­طور قابل‌توجهی از نمونه فرامنطقه­ای خود آمریکا و همچنین از مدل­های منطقه­ای چون ژاپن و کره جنوبی عقب­تر است. قدرت نرم از حوزه­های مشکل­ساز منابع قدرت چین است و حتی به نظر می‌رسد موقعیت ژئوپلیتیک این کشور هم به آن دامن می­زند (فِلز، 2017: 749).

پنجم) علی­رغم ذات کمونیستی حکومت چین داده­ها، سطح بالایی از رضایت عمومی مردم چین از حکومت را نشان می­دهند. میزان این رضایت در طول دهه اول هزاره سوم افزایش یافت و در آغاز دهه 2010 به سطوح قابل‌توجهی رسیده است. نظرسنجی دانشگاه هاروارد نشان می­دهد که رضایت شهروندان چینی از دولت کمونیست حدفاصل سال­های 2003 تا 2016، از 86% به بیش از 93% افزایش یافته است (هیوآنژین، 2020). مناقشات دریایی موجود در دریای چین جنوبی و واکنش پکن به آن­ها از یک سو و اعمال سیاست­های قاطعانه در این حوضه آبی نشان می­دهد که عموم مردم از تصمیمات دولت خود راضی هستند. بااین‌وجود؛ هیچ نشانه­ای مبنی بر تأثیر مستقیم حمایت عمومی بر رفتار دولت چین در مسائل گوناگون وجود ندارد (لَمپتون، 2000: 8).

2-  قدرت و سیاست­های قاطعانه در دریای چین جنوبی

نظم پنجاه‌ساله‌ی شرق آسیا که در سایه رهبری هژمونیک آمریکا و نظام لیبرالیسم بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت، با خیزش چالشگری نوین به نام چین در حال فرونشست است. مارک بیسون شرق آسیا را در سه قالب کشورهای عضو نهادهای منطقه­ای پاسفیک، جنوب شرق آسیا و آسیا- پاسفیک تقسیم می­کند (بسون، 2005: 975). در تقسیم­بندی دیگر، منطقه شرق آسیا به سه خوشه مستقل شمال شرق، جنوب شرق و اقیانوسیه قابل‌تعریف است (شیرخانی و محروق، 1399: 30) منطقه شرق آسیا، ذیل حوزه دریایی تجارت محور اقیانوس آرام و دریاهای داخلی آن و حوزه قاره­ای-دریایی آسیای شرقی و از نظر ژئوپلیتیک، در مناطق دریایی حاشیه آسیا-پاسفیک و مناطق زمینی حوزه آسیای شرقی شامل سرزمین اصلی چین و هندوچین قرار دارد (کوهن، 1387: 92-85). در این میان چین با افزایش چشم­گیر توان اقتصادی، سعی در گسترش قدرت و تثبیت نفوذ خود به‌عنوان قدرت برتر در دریای چین جنوبی دارد. ارگانسکی معتقد است که سیاست بین‌الملل دارای یک نظام سلسله مراتبی است که مدیریت آن در اختیار دولت واحدی موسوم به قدرت مسلط قرار دارد و جایگاه دولت­ها در این نظام بر اساس منابع قدرت و تنوع آن تعریف می­شود (ارگانسکی، 1958: 75). به‌بیان‌دیگر چین به دنبال ایجاد سلسله‌مراتب نوین در منطقه شرق آسیا و قرار دادن خود در بالای هرم قدرت است، به همین منظور پکن در دو دهه اخیر سیاست‌های قاطعانه خود را در حوزه دریای چین جنوبی جهت دستیابی به حاکمیت مطلق در آن به طرق مختلف اعمال کرده است.

1-2- دهه­ اول هزاره سوم

رفتار قاطعانه چین در دریای چین جنوبی سال­ها قبل از 2009 آغاز شده بود. چین در دهه 1990 سیاست­های فعالانه خود را جهت تقویت و تثبیت قدرت در این دریا آغاز کرد که حاصل آن «اعلامیه رفتار احزاب در دریای چین جنوبی»[30] با آ.سه.آن در سال 2002 بود. اگرچه سند مذکور در ایجاد هنجارهای الزام­آور رفتاری که هدف مدعیان آ.سه.آن ناکام ماند ولی توانست حداقل یک فضای رفتاری مبتنی بر حسن نیت، تعامل چندجانبه برای جلوگیری از تنش و حتی ایجاد چشم­اندازهای مثبت برای حل‌وفصل آتی اختلافات ایجاد نماید (فراول، 2011: 301).

ادعای چین مبنی بر اینکه دریای چین جنوبی یکی از منافع اصلی چین هم‌تراز با تبت و تایوان است مسئله­ای بود که نیویورک‌تایمز به نقل از یک منبع ناشناس آن را این­گونه مطرح کرد، در دیدار دو مقام ارشد آمریکا (جیمز استاینبرگ معاون وزیر امور خارجه آمریکا و جفری بادر مدیر شورای امنیت آسیا)[31] با برخی مقامات ارشد چینی همچون دای بینگ گو[32] به این موضوع اشاره شده است (ونگ، 2010). علاوه بر این ادعا شد که چند ماه بعد این موضوع با حضور هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا در گفتگوی خصوصی تکرار شده است (یوشیهارا و هلمز، 2011: 50). بااین‌حال بادر شخصاً در کتاب خود اظهار داشت که هیچ‌یک از مقامات چینی دریای چین جنوبی را به‌عنوان منافع اصلی معرفی نکردند (بادر، 2013: 85). در مجموع تاکنون سند رسمی و صریح مبنی بر این­که پکن دریای چین جنوبی را جزء منافع اصلی خود می­داند به دست نیامده است. باوجوداین مسئله حاکمیت و تمامیت ارضی همیشه جزو منافع اصلی دولت چین است.

نمونه دیگر از سیاست­های قاطعانه چین، ارسال نقشه خطوط فواصل نه­گانه به سازمان ملل متحد در 7 می 2007 (بکمن و داونپورت، 2010: 2). چین برای چندین دهه به­طور مداوم بر این باور بوده که قلمرو دریایی چین شامل تمام مناطق آبی فی­مابین این خطوط است که منشأ آن به قبل از تشکیل جمهوری خلق چین بازمی­گردد.

چین از سال 1999 قانون ممنوعیت ماهیگیری در دریای چین جنوبی را اعمال کرده بود و در سال 2009 ماهیگیری یک­جانبه ماهیگیران و شرکت­های شیلات چینی را مجدداً تمدید کرد (فراول، 2011: 305)؛ اما از این سال دامنه این محدودیت­ها علیه دیگر کشورهای ساحلی گسترش یافت (سِواین و فراول، 2011: 5). در طرح ممنوعیت توسعه­یافته حدود 3/2 کل آب­های مورد مناقشه در دریای چین جنوبی تحت نظارت و کنترل دولت چین قرار گرفته است (تایر، 2011: 16-15).

چین در خلال دهه اول هزاره سوم بارها اعتراض خود نسبت به فعالیت­های ویتنام برای توسعه میادین نفتی فراساحلی را اعلام داشت. چین سعی داشت با فشارهای دیپلماتیک و بعضاً تهدید شرکت­های نفتی طرف قرارداد با ویتنام مبنی بر این­که در صورت همکاری با ویتنام قراردادهای آن­ها در صنایع چین و یا امنیت فیزیکی­شان در دریای چین جنوبی با مخاطره مواجه خواهد شد، مانع اقدامات اکتشافی و حفاری شود (هیتون، 2014: 144-137).

با توجه به نمونه­های ارائه‌شده به نظر می­رسد این تصمیم­ها بیشتر اقدامات تک‌بعدی در واکنش به تحرکات دیگر مدعیان است. علاوه بر این واکنش چین در مقایسه با اقدام سایر کشورها نامتناسب نبوده، برای مثال چین هرگز هیئت بلندپایه سیاسی به مناطق مورد مناقشه اعزام نکرده است. افزایش فعالیت­ ماهیگیری و نفتی ویتنام و فیلیپین گشت­زنی­های منطقه­ای را افزایش داد.

2-2- دهه­ دوم هزاره سوم

در سال 2011 و متعاقب آن 2012، چین که در جلوگیری از فعالیت­های نفتی ویتنام ناکام مانده بود اقدام به قطع کابل­های کشتی­های لرزه­نگاری متعلق به ویتنام در منطقه کرد (هیتون، 2014: 145). چین در ادامه با رد هرگونه ادعای تخلف بین­المللی از سوی خود اظهار داشت که ویتنام با فعالیت در منطقه متعلق به چین منجر به تشدید اختلاف شده است. وزارت امور خارجه چین اعلام کرد ویتنام با این کار، حاکمیت و حقوق دریایی چین را بشدت نقض کرده است (بی‌بی‌سی، 2011). درعین‌حال برخی از کارشناسان داخلی همچون پروفسور «ژو فنگ» از دانشگاه پکن اظهار داشت: این اعمال نشان­دهنده قاطعیت چین در دریای چین جنوبی نیست بلکه یک اقدام غیردوستانه بوده که می­تواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد (پرلاز، 2012). از منظر چین سیاست قطع کابل با هدف جلوگیری بهره­برداری کشورهای همسایه از مناطقی که چین آن را متعلق به خود می­داند مطابق با مواضع قبلی بوده، این در حالی است که در مناقشه­های موجود در منطقه تاکنون نمونه مشابه از خرابکاری فیزیکی مرتبط با فعالیت­های علمی-پیمایشی از سایر کشورها ثبت نشده است.

پس‌ازآنکه چین و فیلیپین در حل مناقشه تپه­های اسکاربورو شکست خوردند، در 10 آوریل 2012 هواپیماهای شناسایی فیلیپین قایق­های ماهیگیری چینی را در منطقه رهگیری و پس از بازرسی آن­ها توسط «گرگوریو دلا پیلار»[33] بزرگ‌ترین کشتی جنگی نیروی دریایی، گونه­های دریایی حفاظت شده کشف شد. فیلیپین قصد بازداشت ماهیگیران چینی را داشت که کشتی­های نظارتی چین با مداخله مانع این اقدام شدند (زاچریزن، 2015: 86-85). ظاهراً توافق عقب­نشینی طرفین با میانجیگری آمریکا انجام شد اگرچه بعدها هیچ توافقی مورد تأیید قرار نگرفت (گلاسر و زالونسکی، 2013: 8-5). چین با استفاده از شناورهای پیشرفته گارد ساحلی خود شناورهای فیلیپین را تحت‌فشار قرار داد (گلدمن، 2013: 6). در ادامه چین برای دستیابی به اهداف سیاسی خود در دریای چین جنوبی از تهدیدات اقتصادی علیه فیلیپین استفاده نمود. پکن واردات موز از فیلیپین را به بهانه مشکلات کیفی منع کرد و این امر منجر به کاهش قابل‌توجه صادرات موز فیلیپین به سراسر جهان شد. از سوی دیگر چین با صدور هشدار امنیتی در خصوص گروه­های سازمان‌یافته‌ی جنایی در فیلیپین، منجر به کاهش تعداد گردشگران چینی در سفر به فیلیپین شد (زاچریزن، 2015: 95-87). در نهایت فیلیپین مجبور به خارج کردن کشتی­های خود از منطقه مورد مناقشه شد و کل تپه­های اسکاربورو در کنترل چین قرار گرفت. اعمال تدابیر اقتصادی چین علیه فیلیپین نوعی تاکتیک «چماق و هویج»[34] بود که باعث تسلیم فیلیپین در مقابل اراده قاطعانه چین در دریای چین جنوبی شد. البته چین در این موضوع هرگز ارتش خود را به منطقه اعزام نکرد و صرفاً با 90 شناور پیشرفته و مجهز گارد ساحلی به تقابل با کشتی­های نظامی فیلیپین پرداخت (گُلدمن، 2013). بااین‌وجود پس از عقب­نشینی فیلیپین از مواضع خود و خروج کشتی­های نظامی از منطقه صادرات موز این کشور به چین به بالاترین سطح خود رسید و در طی چند ماه تعداد گردشگران چینی با مقصد فیلیپین به سطح عادی خود بازگشت (زکریسن، 2015: 95-87).

در می 2013 چین و فیلیپین بر سر صخره مرجانی توماس دوم وارد مناقشه شدند. این صخره واقع در زنجیره جزایر اسپراتلی از سال 1994 تحت کنترل چین بوده و این موضوع بشدت موردانتقاد آ.سه.آن قرار گرفت. در سال 1999 فیلیپین کشتی قدیمی «سیسرا مادره» را به‌عمد در منطقه مورد مناقشه غرق کرد و از آن زمان به بعد توسط تفنگداران نیروی دریایی حضور خود در صخره مذکور را حفظ کردند تا این‌که از سال 2013 چین با کشتی­های گارد ساحلی خود وارد منطقه شد و راه را بر قایق­های تدارکاتی فیلیپین که در حال انتقال ارزاق برای تفنگداران بودند، مسدود کردند (هیمِلمَن، 2013). مناقشه مذکور همچنان ادامه دارد، بااین‌حال؛ توسعه نفوذ چین در صخره توماس نشان می­دهد که اعمال «استراتژی کلم»[35] در منطقه موفقیت­آمیز است.[36]

چین در سال 2014 سکوی نفتی «هایان شی یو» مستقر در آب­های مورد مناقشه نزدیک به جزایر پاراسل، در سمت ویتنامی خط میانی بین سواحل چین و ویتنام در محدوده منطقه انحصاری اقتصادی جزایر پاراسل که موردادعای چین است را توسعه داد (بُور و پُلینگ، 2014). ویتنام برای ممانعت از اقدامات چین با چند ده شناور وارد منطقه شد که با واکنش گارد ساحلی چین مواجه شده و تعدادی از پرسنل آن­ها زخمی و بازداشت شدند (پاندا، 2015). از پیامدهای مستقیم این حادثه تظاهرات گسترده ضد چینی در ویتنام بود که نهایتاً منجر به خسارات مالی شدید وارده به اموال چینی­های مقیم ویتنام و کشته شدن چند تبعه چین شد. این رویداد باعث تعمیق بیشتر روابط ویتنام با آمریکا و دیگر کشورهای منطقه جهت ایجاد توازن قدرت چین گردید (دو، 2014).

 

نقشه 2. گروه جزایر درگیر در اختلافات دریایی، دریای چین جنوبی (منبع: گزارش دفتر خدمات پژوهشی کنگره آمریکا (CRS) وزارت کشور، بخش مرزهای آمریکا (2006)

 

دولت چین تاکنون هشت جزیره مرجانی را با احداث تأسیسات روی آن­ها به جزایر مصنوعی تبدیل کرده که با مخالفت دیگر کشورهای منطقه­ای و فرامنطقه­ای مواجه شده است (مهکویی و شعبانی، 1398: 218). از جمله عملیات­های عمرانی در این جزایر مصنوعی می­توان به ساخت دیوارهای دریایی عظیم، سازه­های نظامی، فرودگاه نظامی توانمند (VLFS) در بندر تپه دریایی صلیب آتش،[37] برج­های رادار، استقرار موشک­های دوربرد زمین به هوا (9HQ) در جزیره وودی[38] از گروه جزایر پاراسل اشاره کرد (عباس­زاده فتح‌آبادی و رمضانی، 1396: 74). تپه دریایی صلیب آتش به‌طور خاص در حال تبدیل شدن به پایگاه نظامی بسیار پیشرفته در دریای چین جنوبی است. این صخره در حال حاضر دارای یک فرودگاه نظامی و اسکله­ای ویژه برای پهلوگیری زیردریایی‌های اتمی است. این صخره مرجانی احیاء شده در موقعیت استراتژیک به مرکزیت دریای چین جنوبی، دقیقاً در مسیر ترافیک تجارت دریایی، در فاصله­ای مساوی بین سرزمین اصلی چین و تنگه مالاگا قرار دارد که از اهمیت نظامی بالایی برای چین برخوردار است (لی، 2015). بر اساس تصاویر ماهواره­ای از سال 2016 چین ساخت دو فرودگاه را در جزایر شمالی و میانی زنجیره جزایر پاراسل آغاز کرده است[39] که بخش عمده عملیات عمرانی آن تا امروز به پایان رسیده است (لی، 2016).

 

نقشه 3. جزایر مصنوعی ساخته‌شده توسط چین در دریای چین جنوبی برای اهداف نظامی (منبع: سری، رسمی (2017). چرا دریای چین جنوبی مهم است؟ رؤیت شده در: https://www.clearias.com/south-_china_sea

مروری بر اقدامات قاطعانه چین در دریای چین جنوبی در خلال دو دهه اخیر نشان می­دهد که پکن به‌طور مستمر در حال افزایش قدرت خود در منطقه است که مجموع این رفتارها ضمن تحریک کشورهای همسایه ساحلی و سازمان منطقه­ای آ.سه.آن، توجه قدرت فرامنطقه­ای آمریکا به‌عنوان نظم­دهنده سنتی منطقه را نیز به‌منظور ایجاد توازن قوا جلب کرده است.

تعاملات تاریخی آمریکا و چین در دریای چین جنوبی

درحالی‌که بسیاری از تحلیل­گران مداخله­های کنونی آمریکا در دریای چین جنوبی را بدیهی می­دانند، اما قبل از جنگ جهانی دوم آمریکا علاقه­ای به درگیری در مناقشات منطقه­ای نداشته است. حتی در دوران جنگ سرد، دخالت آمریکا در مناقشات الگویی کاملاً متفاوت داشته است. بااین‌وجود، پس از جنگ سرد و به‌ویژه بعد از دهه 2010، واشنگتن ایفای نقش مداخله‌جویانه‌ مؤثرتری را در دستور کار خود قرار داد. بررسی تاریخی دخالت واشنگتن در مناقشات دریای چین جنوبی برای درک سیاست آمریکا در این حوضه آبی حائز اهمیت است.

1-  اختلاف فرانسه و چین در دهه 1930

در اوایل دهه 1930، استعمار فرانسه مستقر در ویتنام شروع به اشغال برخی جزایر دریای چین جنوبی نمود و چین به این رفتار اعتراض کرد. زمانی که فرانسه در مورد الحاق این جزایر با دولت آمریکا مشورت کرد، آمریکا بدون صدور بیانیه رسمی از طرفداری هر یک از طرفین اختلاف (فرانسه/چین) امتناع کرد (گوآنگ، 2016: 68). در خلال این منازعه ایزابلو دی لوس ریس[40] سناتور فیلیپینی، ادعا کرد جزایر اشغال‌شده به دلیل نزدیکی جغرافیایی به سواحل فیلیپین متعلق به این کشور است، بنابراین از ویلیام فرانسیس مورفی[41]، فرماندار آمریکایی مجمع­الجزایر فیلیپین درخواست کرد با نماینده فرانسه برای بازپس­گیری جزایر مذاکره نماید. مورفی نظر واشنگتن را جویا شد اما هرگز پاسخی از دولت وقت روزولت دریافت نکرد. دولت استعماری آمریکا مستقر در مانیل به این نتیجه رسیده بود که اقدامات فرانسوی­ها در دریای چین جنوبی تهدیدی برای امریکا نخواهد بود (ژنگ هوآ، 1988: 21).

2- موضع آمریکا در مقابل اشغال ژاپن 1938-1939

در نوامبر 1938 ژاپن با توسل به زور و بیرون راندن نیروهای فرانسوی جزایر پاراسل و متعاقب آن جزیره هانیان را اشغال کرد و ادعا نمود این جزایر جزئی از خاک ژاپن هستند. دولت­های انگلستان و فرانسه که این اقدامات را تهدیدی برای حضور استعماری خود در شرق آسیا می‌دانستند، اعتراض مشترکی علیه دولت ژاپن مطرح کردند، بااین‌حال؛ آمریکا که از نزدیک نظاره­گر حمله ژاپن به چین بود هیچ واکنشی نشان نداد (اسناد سیاسی آمریکا، 1939: 108). در پی این اشغال آمریکا صرفاً یک کشتی جنگی از هنگ‌کنگ به هانیان ارسال کرد تا وضعیت اتباع آمریکایی مستقر در آن جزایر بررسی شود. در مارس 1939 ژاپن با پیشبرد اهداف نظامی خود جزایر اسپراتلی را نیز جزء قلمرو ژاپن اعلام کرد (اسناد سیاسی آمریکا، 1939: 110). آمریکا در طی یک یادداشت دیپلماتیک خطاب به ژاپن تأکید کرد بااینکه زمینه قانونی برای الحاق اسپراتلی به ژاپن وجود ندارد بحث پیرامون جزایر اسپراتلی مناقشه­ای بین فرانسه و ژاپن محسوب می­شود و باید از طریق مذاکرات دوجانبه یا داوری بین­المللی حل‌وفصل شود (لی و آرچانا، 2021: 455).

3- دوران جنگ سرد

پس از پایان جنگ سرد، دولت چین زنجیره جزایر پاراسل و اسپراتلی را اشغال کرد که آمریکا به دلیل روابط نزدیک با دولت چیانگ کای شِک اعتراض نکرد. با تأسیس جمهوری خلق چین تحت حاکمیت حزب کمونیست نقطه عطفی در سیاست خارجی آمریکا در تقابل با موضوع دریای چین جنوبی ایجاد شد. علی­رغم تمام تلاش­های وزیر امور خارجه وقت اتحاد جماهیر شوروی در سال 1951 برای کمک به چین، آمریکا توانست در «معاهده صلح سانفرانسیسکو»[42] با ژاپن، اجازه اعمال هرگونه حق حاکمیتی از سوی چین بر جزایر دریای چین جنوبی را مسدود نماید (کی­یو، 2018: 69). سیاست آمریکا در دریای چین جنوبی پس از نزدیکی سیاسی واشنگتن و پکن در اوایل دهه 1970 به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای تغییر کرد. در فوریه 1972 پس از سفر نیکسون به پکن، وزارت دفاع آمریکا به ناوگروه هفتم خود دستور داد که دیگر وارد محدوده 12 مایلی آب­های ساحلی جزایر پاراسل نشوند (کسینجر، 1979: 82). دهه 1980، سیاست آمریکا در قبال دریای چین جنوبی در حالت بی­طرفی شدید قرار داشت. عموماً اعتقاد بر این است که بی­طرفی آمریکا در دهه 70 و 80 میلادی به دلیل وجود منافع شوروی در خلیج کام ران[43] و بنادر دانِنگ[44] بوده که هرگونه جانب­داری آمریکا می­توانست امنیت خطوط ارتباط دریایی در منطقه شرق آسیا را پیچیده­تر نماید (آنگ، 1999).

4- پس از جنگ سرد

با پایان جنگ سرد و آغاز قرن بیست و یکم تقابل قدرت آمریکا و چین در دریای چین جنوبی به­طور چشم­گیری افزایش یافت. این تشدید تقابل را می­توان از جنبه­های گوناگون قابل‌بررسی دانست:

اول) کشمکش­های دیپلماتیک میان طرفین: آمریکا شفاف و صریح ادعاهای چین در زمینه حاکمیت بر کل دریای چین جنوبی را با افزایش حضور فیزیکی و نظامی در شرق آسیا به چالش کشیده و هر دو قدرت فشارهای سیاسی و اقتصادی زیادی را بر کشورهای منطقه برای دستیابی حداکثر منافع اعمال کرده­اند.

دوم) افزایش هزینه­های دفاعی و نظامی: چین در پی خیزش اقتصادی با سازمان‌دهی مجدد پرسنل و نیروهای مسلح، توسعه تسلیحات جدید نظامی، به‌کارگیری سامانه موشک­های کروز، ایجاد سامانه­های پیشرفته موشک­های بالستیک هدایت­شونده به یک قدرت دریایی تبدیل شده است. از سوی دیگر چین در حال انجام اصلاحات اساسی در سامانه­های نیروی هسته­ای خود است و این مسئله رقابت نظامی آمریکا و چین را در سایه بازدارندگی هسته­ای دو قدرت تشدید می­کند (مورگان، 2019).

سوم) جانب­داری آمریکا از مناقشات منطقه­ای: درگیری بین چین و کشورهای مدعی آسیای جنوب شرقی بر سر منابع انرژی و فعالیت­های ماهیگیری در سال­های گذشته مکرر مطرح بوده و واشنگتن هر بار ضمن انتقاد از چین و اعلان بی­طرفی حمایت­های مادی، معنوی و دیپلماتیک را از طرف مقابل به عمل آورده است.

چهارم) اعمال حقوق بین­الملل دریاها در دریای چین جنوبی: آمریکا برای انتقاد و تضعیف ادعاهای چین کنوانسیون حقوق دریاها 1982 را مورد استناد قرار داده است. هدف اصلی این مناقشه تقابل با خطوط فواصل نه­گانه دولت چین است که با بخش اعظم تمام مناطق انحصاری اقتصادی همه کشورهای ساحلی موجود در منطقه همپوشانی دارد (کارپییو، 2017: 112). دلیل اصلی تقابل آمریکا با چین، استناد پکن به حقوق تاریخی برای اعمال حاکمیت است. آمریکا با توجه به کنوانسیون حقوق دریاها 1982 که چین هم آن را تصویب کرده معتقد است هرگونه ادعای حقوق تاریخی در این حوزه آبی فاقد ارزش حقوقی است (گائو و جی­یا، 2013: 114)، همچنین آمریکا بارها با ادعای چین برای ترسیم خط مبدأ مستقیم در اطراف جزایر پاراسل مخالفت کرد (روچ، 2018: 192). در نتیجه کشتی­های نیروی دریایی آمریکا در چند سال گذشته به­طور مستمر برنامه آزادی ناوبری[45] را در طول خطوط مبدأ زنجیره جزایر پاراسل اجرا می­کنند (کوئوک، 2016).

پنجم) ساخت جزایر مصنوعی و ایجاد پایگاه­های نظامی: پنتاگون در گزارش­های خود پس از رصد فعالیت­های عمرانی چین در دریای چین جنوبی اعلام کرد که چین حدود 3200 جریب زمین در این دریا تا سال 2016 ایجاد کرده و آن­ها را با تسلیحات پیشرفته تجهیز نموده است (وزارت دفاع امریکا، 2020: 10).

 

نقشه 4. تأسیسات گزارش‌شده در سایت­های نظامی مستقر در جزایر مصنوعی تحت حاکمیت چین (منبع: کارن لی، پیتر مارتین و دیگران (2020). آب‌های آشفته: جایی که ایالات متحده و چین می‌توانند درگیر شوند، وب‌سایت بلومبرگ.

https://www.bloomberg.com/graphics/2020-south-china-sea-miscalculation/

 

بنابراین تقابل آمریکا و متحدانش با چین، نوعی تضاد منافع ناشی از تفاوت­های آشتی­ناپذیر عینی و نظری است. برخلاف تضاد منافع چین و مدعیان منطقه­ای که از جنس همپوشانی قلمرو و یا حقوق دریایی است، تضاد منافع آمریکا و چین ناظر بر امکان انتقال قدرت رهبری بر آسیا است.

 

خیزش چین و موقعیت جهانی آمریکا

از منظر تاریخی و جغرافیایی، چین بیشتر یک قدرت قاره­ای و نه دریایی است؛ اما اکنون چین با به‌کارگیری مفاهیمی چون «فرماندهی دریا» و «کنترل دریا» نیروی دریایی تجاری- نظامی مؤثر با زیرساخت­های بسیار مناسب ایجاد کرده است (کول، 2016: 79). به نظر می­رسد دریای چین جنوبی نیز بهترین سکوی پرش برای تبدیل شدن به قدرت بزرگ دریایی است. به‌عبارت‌دیگر چین اعمال صلاحیت حاکمیتی مطلق در دریای چین جنوبی را گامی استراتژیک برای دستیابی به قدرت منطقه­ای و فرامنطقه­ای می­داند (کیم، 1998: 374)؛ بنابراین دریای چین جنوبی آخرین فرصت چین برای پیشرفت است. «ژنرال پنگ گوانچیان»،[46] معاون دبیر کل مجمع امنیت ملی چین، اظهار داشت که: «آزمون چین جنوبی نشان خواهد داد آیا چین می­تواند به جوان­سازی و بازیابی مجدد دست ­یابد یا خیر» (کوهن، 2016). پکن با توجه به ضعف نسبی در مقابل قدرت دریایی آمریکا راهبردهای غیرخطی و نامتقارن را در نبرد دریایی دنبال می­کند و درعین‌حال اقدامات گسترده­ای را برای نوسازی نظامی دریایی در دستور کار قرار داده تا قادر به رویارویی با قدرت­های منطقه­ای و فرامنطقه­ای باشد (دورانی، 2015: 92).

البته در خصوص خیزش چین باید قضاوت دقیق به دور از بزرگ­نمایی داشت. اگرچه رشد سریع چین در دهه­های گذشته چشمگیر است، اما نباید در مورد سبقت گرفتن آن از آمریکا بیش‌ازحد اغراق شود، زیرا از منظر منطقی هیچ ارتباط مستقیمی بین رشد سریع اقتصادی و قدرت نظامی و توانایی اعمال این قدرت در یک درگیری نظامی رسمی وجود ندارد. تولید ناخالص ملی تنها یکی از شاخص­های قابل استناد ثروت یک کشور است. درحالی‌که سازمان ملل متحد ثروت یک دولت را مجموعه­ای از سرمایه­گذاری در زیرساخت­ها، سرمایه­های انسانی (مهارت، بهداشت و آموزش‌وپرورش) و سرمایه طبیعی (منابع زیرزمینی و زیست‌محیطی) می­داند (رادیتیو، 2018: 164). از سوی دیگر، بخش گسترده­ای از فناوری نظامی چین به کشورهای دیگر وابسته است. فریدمن نیز معتقد است شاید پیش­بینی­ها در ظاهر، چین را رقیبی چالشگر برای آمریکا بداند اما این­گونه نخواهد بود زیرا اول) چین از منظر جغرافیایی کشوری منزوی است، از شمال به سیبری و از جنوب به هیمالیا و زمین­های جلگه­ای منتهی شده است و بیشتر جمعیت چین در بخش شرقی این کشور سکونت دارند و این به معنای وجود معضل در گستره جمعیتی سرزمین است. دوم) چین قرن­ها فاقد نیروی دریایی قدرتمند بوده و صرف ساختن تجهیزات سخت­افزاری به معنای نیروی دریایی کارآمد نیست. سوم) چین ذاتاً کشور بی­ثباتی است. هرگاه دولت این کشور درب­های اقتصادی را به روی خارج گشود فقط شهرها و مناطق ساحلی­اش به شکوفایی می­رسند و جمعیت میانی کشور که چند صد میلیون نفر را شامل می­شود کماکان فقیر هستند و این به معنای ایجاد تنش داخلی در سال­های آتی است (فریدمن، 1398: 9-8).

تحلیل و نتیجه‌گیری

اهمیت دریاها به دلیل گسترش روزافزون تجارت و حمل‌ونقل دریایی افزایش یافته. چین نیز نقش مهمی در تجارت بین­الملل و اقتصاد جهان دارد و در حال تبدیل شدن به یکی از قدرت­های جهانی است. لذا برای حفظ موقعیت خود سعی دارد بر یکی از ژئوپلیتیکی‌ترین دریاها در شرق آسیا یعنی دریای چین جنوبی تسلط کامل یابد. شرایط جغرافیایی و استراتژیک، ذخایر عظیم نفت و گاز و وابستگی زندگی چند صد میلیون انسان به منابع ماهیان دریای چین جنوبی آن را به کانون مناقشات کشورهای همسایه و قدرت­های فرامنطقه­ای تبدیل کرده است.

خیزش اقتصادی و رشد سریع چین در دهه­های گذشته زنگ خطر تولد قدرت نوظهور در شرق را به صدا درآورد به‌نحوی‌که مناسبات بین­المللی، هژمونی آمریکا و ساختار نظم حاکم بر شرق آسیا به رهبری او را تحت تأثیر مستقیم قرار داد. ماهیت و دامنه ادعاهای چین، همچون حاکمیت بر جزایر پارسل و اسپراتلی، ترسیم خطوط فواصل نه­گانه، ساخت جزایر مصنوعی و... تأثیرات عمیقی بر منازعات اخیر داشته است.

در مقابل آمریکا در پی دستیابی به حق آزادی دریانوردی و ثبات در منطقه به‌عنوان منافع اساسی خود است. با توجه به اینکه دریای چین جنوبی در شرق آسیا زیربنای پویای اقتصاد منطقه­ای و جهانی است و دسترسی آزاد به دریا در این منطقه قدرت نظامی آمریکا در شرق و جهان را حفظ می­کند، زیرا کشتی­ها و رزم­ناوهای آمریکا مستقر در سواحل غربی و ژاپن از مسیر دریای چین جنوبی وارد اقیانوس هند و خلیج‌فارس می­شوند، همچنین تضمین آزادی ناوبری در این حوزه آبی به‌منزله حفظ این اصل در سطح جهانی خواهد بود، لذا دسترسی به آب­های این دریای نیمه ­بسته برای آمریکا از اهمیت حیاتی برخوردار است. از سوی دیگر ثبات سیاسی و امنیتی در منطقه علاوه بر حفظ منافع آمریکا باعث رونق آسیای شرقی نیز می­شود. لیکن، پتانسیل بروز درگیری نظامی میان مدعیان منطقه­ای بر سر مناقشات حاکمیت ارضی و دریایی و استفاده مکرر چین از اقدامات قهری برای پیشبرد ادعاهای یک­جانبه خود زمینه نقض صلح و امنیت را فراهم ساخته که این امر به معنای تهدید امنیتی علیه خطوط دریایی و کاهش سرمایه­گذاری فرامرزی در منطقه خواهد شد.

با توجه به مجموع مطالب ارائه‌شده درمی­یابیم که چین پهناورترین و پرجمعیت­ترین کشور آسیا با بالاترین رشد اقتصادی میان تمام کشورهای صنعتی جهان در حال تبدیل به قدرت چالشگر در منطقه است. از سوی دیگر توجه فزاینده آمریکا به دریای چین جنوبی پس از خیزش چین در قالب لفاظی­های دیپلماتیک، طرح­ریزی پروژه­های اقتصادی عظیم همچون راه ابریشم دریایی و کمربند جاده­ای از جانب چین، تقویت حضور نظامی طرفین و انجام مانورهای نظامی مکرر در منطقه، طرح دعاوی حقوقی برای تحدید حدود مناطق دریایی مورد مناقشه توسط سایر کشورهای ساحلی در دیوان­های داوری و دیوان بین­الملل دریاها و امتناع شدید پکن و نادیده گرفتن احکام صادره نشان­دهنده قاطعیت چین در اعمال قدرت حاکمیتی مطلق در سراسر محیط ژئوپلیتیک دریای چین جنوبی است. مجموع این مسائل و تحریک بازیگران منطقه­ای و فرامنطقه­ای برای واکنش در مقابل قدرت­طلبی انحصاری چین و تقابل آن با هژمونی سنتی آمریکا منطقه را مستعد معضلات شدید امنیتی و نظامی کرده است. لذا آمریکا باید ضمن پذیرش نقش مؤثر پکن در آسیا، بداند کنار زدن چین از منطقه دریای چین جنوبی به­صورت جزئی یا کلی عملاً غیرممکن خواهد بود، از سوی دیگر چین و کشورهای همسایه ساحلی نیز هر کدام باید با احترام به قوانین بین­المللی زمینه حفظ منافع ملی خود و بهره­برداری از این گستره دریایی را به دور از مناقشات لفظی، دیپلماتیک و نظامی فراهم سازند تا میدان برای قدرت­های فرامنطقه­ای جهت ایجاد تعارض و اغتشاش فراهم نشود.

 

منابع

امین­زاده، الهام و شارق، زهرا سادات. (1398). بررسی مفهوم آب­های تاریخی در پرتو پرونده دریای چین جنوبی. فصلنامه پژوهش حقوقی، 21(64)، 99-71.

خضری، رؤیا. (1391). استراتژی چین و آمریکا در دریای چین جنوبی. نشریه سیاست خارجی، 26(3)، 758-743.

شیرخانی، محمدعلی و محروق، فاطمه. (1399). خیزش چین در عصر گذار پویایی­های جهانی و منطقه­ای. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

فلاحی، احسان و امیدی، علی. (1396). دامنه تغییر و تداوم سیاست خارجی و توسعه­گرایانه چین در دوران شی جین پینگ. رهیافت­های سیاسی و بین­المللی، 9(1)، 178-137.

عباس­زاده فتح­آبادی، مهدی و رمضانی، احمد. (1396). سیاست چین در دریای جنوبی؛ سیاست قدرت و نفوذ دریایی. فصلنامه علمی پژوهشی سیاست خارجی، 6(2)، 84-59.

کوهن، سوئل­بی. (1387). ژئوپلیتیک نظام جهانی (ترجمه عباس کاردان). تهران: ابرار معاصر.

فریدمن، جورج. (1398). جهان در صد سال آینده: پیش­بینی اوضاع سیاسی جهان در قرن بیست و یکم (ترجمه ابوالحسن تهامی). تهران: انتشارات فرزان.

محمودی، سید هادی و راستگو افخم، عارفه. (1397). تقابل برنامه آزادی دریانوردی آمریکا و ادعاهای حاکمیتی چین در دریای جنوبی چین. نشریه مطالعات حقوقی، 10(1)، 304-273.

مسرور، محمد و حسن­خانی، محمد. (1397). بازآرایی ژئوپلیتیکی در دریای چین جنوبی. نشریه ژئوپلیتیک، 50(50)، 196-168.

مهکویی، حجت و شعبانی، مریم. (1398). واکاوی دلایل ساخت جزایر مصنوعی توسط چین در دریای جنوبی. نشریه جغرافیا و توسعه ناحیه­ای، 17(2)، 257-217.

 

Bader, Jeffrey A. (2013). Obama & China's rise: An insider's account of American's Asia Strategy.  Washington D. C.: Brooking Institution Press.

Berenskoetter, F. (2007). Thinking about power, power in world politics. Edit by Felix Berenskoetter & M.J. William, London: Routledge.

Bateman,S., Emmers, R. (2012). Security & International Politics in the South China Sea:Towards a cooperative management Regime,First Published,London,Rutledge.

Beeson, M. (2005). Rethinking regionalism:Europen & East Asia ic comparative historical perspective,Journal of European Public Policy,Vol.12,pp969-985.

Beukel, E. (2010). China & the South China Sea:Two Faces of power in the Rising China's Neighborhood Policy,DIIS Working paper 2010:07,Copenhage,Denmark.

Cahill, B. (2012). Geopolitics of the South China Sea Energy Intelligence,Singapore.

Carpio, A. (2017). The South China Sea Dispute:Philippine Sovereign Rights & Jurisdiction in the West Philippine Sea,First Published,Manil Institute for Maritime & Ocean affairs.

Cohen, S B. (2008). Geopolitics of the world system,Traslated by Abbas Kardan, [In Persian],Tehran:International Studies & Research Institute.

Cole, B D. (2016). China's Quest for Great Power:Ship,Oil & Foreign Policy,First Published,Annapolis,MaryLand,Naval Institute Press.

Durani, L A. (2015). China and the South China Sea:The Emergence of the Huaqing Doctrine, Political Science Doctoral dissertation,Blacksburg,Virginia.

Fravel, M. (2011). China's Strategy in the South China Sea,Contemporary Southeast Asia. Vol.33,pp 292-319.

Fels, E. (2017). Shifting power in Asia-Pacific?The rise of china,Sino-US Competition & Regional middle power allegiance,Cham:Springer.

Guang, L. (2016). Us Attitudes Towards The South China Sea Dispute in the 1930,Pacific Journal,Vol.7,pp64-72.

Gao, Z., Jia, B. (2013). The Nine-Dash Line in the South China Sea:History,Status,Implications,American Journal of International Law,Vol.107,pp98-124.

Hayton, B. (2014). The South China Sea;The Struggle for Power in Asia,First Published,Yale University Press,New Haven & London.

Hwang, Y., Frettingham, E. (2021). Maritime & Territorial Dispute in the South China Sea;Faces of Power & Law in the Age of China's Rise, Routledge, Taylor & Francis Group.

Kissinger, H. (1979).The White House years,First Published, Buston, MA:Little, Brown & Company.

Kim, S. (1999). The South China Sea in China's Strategic Thinking,Contemporary Southeast Asia: A Journal of International and Strategic Affairs,Vol.19,pp369-387.

Keyuan, Z. (2009). China-Asean Relations & International Law, First Published, United Kingdom, Chandos Publishing.

Kaviani, M., Ghanbarlu, A., Delalat, M. (2017). The Influence of United States Pacific Approach on the Security of South Western of Asia, Geopolitics Quarterly,13(3), 31-72.

Li, M., Atmakuri, A. (2021). US-China in the South China Sea,Handbook of the South China Sea,Keyuan Zou,Routledge Taylor & Francis Group,London & NewTork, 2(1), 483-496.

Lampton.D. (2008). The Three faces of Chinese Power,Might,Money & Minds, Berkeley:University of California Press.

Mearsheimer, J. (2007). Structural Realism:In to Dunne, International Realations Theories, M, Kurkl; S, Smith,Oxford University Press.

Morriss, P. (2002). Power: A Philosophical analysis;In M.Haugaard(Ed), Power:A reader (pp.203-278),Manchester University Press.

Mastro, O. (2020). Chinese International in the South China Sea, Wilson China Fellowship.

Nye, J. (2004). Soft power:The means to success in world politics, First Published, NewYork: Public Affairs.

Organski, A F K. (1958). World Politics. NewYork, Alfred A.Knopf

Pedrozo, R P. (2010). Reserving navigation Rights & Freedoms:The Right to conduct Military Activities in China's Exclusive Economic Zone, Chinese Journal of International Law, 9(1), 9-29.

Qiu, Q. (2018). Analysis of US South China Sea Policy in the 1950s,Social Sciences Studies, 1(2), 66-71.

Roach, J.A. (2018). Offshore Archipelagos Enclosed by Staight Baselines:An Excessive Claim?. Ocean Development & International Law, 49(13),176-202.

Rahman, C., Tsamenyi, M. (2010). A Strategic Perspective on Security & Naval Issues in the South China Sea ,Ocean Development & International Law, 41(1). 315-333.

Raditio, K H. (2018). Understanding China's Behaviour in the South China Sea;A Defensive Realist Perspective. Palgrave Macmillan,Published by Springer.

Shicum, W., Keyuan, Z. (2016). Arbitration Concerning the South China Sea: Philippines Versus China. First Published, London & NewYork,Rutledge.

Schmucker, C., Gnath, B., Gnath, K. (2010). From G8 To the G20: Reforming the Global economic governance system. German Council on Foreigh Relations, GRANET working paper No.73/09.

Thayer, C.A. (2011). Security Coopration in the South China Sea:An Assessment of recent trends. First Manila Conference on the SCS: Toward aregion of Peace, Cooperation and Progrese, http://www.ndcp.edu.ph/SCSNSR.pdf.

Shambaugh, D. (2013). China goes global;The partial power. NewYork: Oxford University Press.

Scott, D. (2012). Conflict Irresolution In the South China Sea,Asia Survey. 56 (6), 310-327.

Turscanyi, R Q. (2018). China Assertiveness in the South China Sea; Power Source. Domestic Politics & Reactive Foreign Policy, First Published, London, Spring International Publishing.

Trang, LT., Welfield, J B. (2020). Building a Normative order in South China Sea. First Published, Sydney University.

Teixeira,V., Alexander, G. (2018). United State's Policy Strategy in South China Sea. School of International Relations, Xiamen University, Xianmen, Scholar Journal of Applied Sciences & Research, 1(6),1-30.

U.S.Department of S. (2014). Maritime Claims in the South China Sea. Report No.143.

U.S.Office of the Secretary Defense,Annual Report to Congress:Military & Security Developments Involving the People's of China. (2020). http:// https://media.defense.gov/2020/Sep/01/2002488689/-1/-1/1/2020-DOD-CHINA-MILITARY-POWER-REPORT-FINAL.PDF.

Vuong, B. (2013). The Reminiscence,First Published,USA,Xlibris Corporation

Walt, S M. (1991). The renaissance of Security Studies. International Studies Quarterly, 35(3), 211-239.

Welfield, J B., Trang, L. (2020). Building a normative oeder in the South China. Via Sydney University Press.

Yan, X., Huang, Y. (2011). Hegemony in the stratagems of warring states. Ancient Chinese thought, modern Chinese Power, First Published, Princenton University Press.

Yoshiharat, T., Holms, JR. (2011). Can China Defenda Core interest in the South China Sea?. The Washington Quarterly, 34(7), 45-59.

Zhenhua, H. (1988). A Compilation of historical Materials about China's South China Sea Islands. Beijing,Oriental Press.

Zachrisen, O. (2015). China's Political use of Economic ties in Territorial dispute: A Comparative case study of Japan's & the Philippines. Master's Thesis, Political Science, Trondheim, University of Science & Technology, Norwegian.

Ang, G. (1999). The South China Sea Dispute Re-visited. Institute of Defense & Strategic Studies ,Singapore, Working Paper, No.4, (Observed:01/12/2022), http://hdl.nandle.net/10326/90464.

Bower, E Z., Poling, G B. (2014). China-Vietnam tensions high over drilling rig in dispute, (Observed:02/22/2022), Washington, DC: Center for Strategic & International Studies, http://csis.org/Publication.

Beckman, R C., Davenport, T. (2011). CLCS Submissions & Claims in the South China Sea. Center for International Law (CIL), (Observed:01/21/2022), http://cil.nus.edu.sg/wp/wp-content/uploads/.

BBC. (2011). China accuses Vietnam in South China Sea row. (Observed:01/18/2022). http://www.bbc.com/news/world-asia-pacific-13723443.

Do.T. (2014). Vietnam's Strategic Outlook after Haiyang 981. East Asia Forum, (Observed:02/08/2022), http://www.eastasiaforum.org/2014/06/04.

Glaser, B.S., Szawinski, A. (2013). Second Thomas Shoal Likely the next flashpoint in the South China Sea. China Brief, Vol.13. (Observed:01/02/2022). http://www.Jamestown.org/programs/chinabrief/single.

Goldman, J M. (2013). President Aquino's Second half: Minimum credible defense in contested waters?. China Brief, Vol.13, (Observed:01/02/022), http://www.Jamestown.org/programs/chinabrief/single.

Himmelman, J. (2010). A game of Shark & Minnow. (Observed:01/16/2022), NewYork Times, http://www.nytimes.com/newagraphics/.

Huanxin, Z. (2020). Harvard Survey Finds Chiness Satisfaction with govt rises, The China Daily. (observed: 02/22/2021), https://global.chinadaily.com.cn/a/202007/17/WS5f10da6aa31083481725a085.

Kuok, L. (2016). Challenging China's Illegal Maritime baselinese. The Wall Street Journal, (Observed:12/16/2021), http://wsj.com/articles/challenging-china-illegal-maritime-baselines-147702643.

Kuhn, R L. (2016). Candid Thoughts on South Chine Sea Disputes. China Daily, (Observed:12/25/2021). http://chinadaily.com.cn/opinion/2016-08/06/content_26367442_3.htm.

Lee, V R. (2015). China's new military Installations in the dispute Spratly Inslands. (Observed:01/14/2022),http://www.medium.com/.

Lee, V R. (2016). China expands land filling at North Island in the Paracels: South Chian Sea. (Observed:01/14/2022), http://www.medium.com/.

Morgan, M B. (2019). A World-Class Military:Assessing China's Global Military Ambitions.(Observed:11/25/2021),http://www.USCC.gov/sites/default/files/morgan‌‌_uscc%20testi-mony-final.pdf.

Perlez, J. (2012). Dispute flares over energy in South China Sea, (Observed:11/25/2021), NewYork Times,http://www.nytimes.con/2012/12/05.

Panda, A. (2015). China's HD-981 Oil rig returns:near Disputed South China Sea waters. (Observed:10/19/2021),The Diplomate,http://the diplomat.com/2015/06/.

Swaine, M., Fravell, M. (2011). China's assertive behavior, Part Two:The Maritime Periphery. China Leadership Monitor. (Observed:10/19/2021). http://carnegieendowment.org/files/CLM35ms.pdf.

Wong, E. (2010). Chinese Military Seeks to extend its naval Power, NewYork Times. (Observed:10/22/2021),http://www.nytimes.com/2010/04/24/.

 

|||

 

[1]. دانشیار، گروه حقوق، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

[2]. نویسنده مسئول: دکترای حقوق بین‌الملل، مدرس مدعو، دانشگاه پیام نور ، تهران، ایران

Rasoulpoursomayeh@gmail.com

[3]. Mother of All Territorial Dispute

[4]. Maritime & Territorial Dispute in the SCS;Faces of power & La in the Age of china's Rise (2021), Yih-Jye Hwang & Edmund Frettingham

[5]. Chinese Intentions in the South China Sea (2020), Oriana Skylar Mastor,Wilson China Fellowship

[6]. United State's Policy Strategy in South China Sea (2018), Victor Alexander Goncalves Teixeira, School of Tnternational Relations, Xiamen University, China

[7]. Liquefied Natural Gas (LNG)

[8]. Paracels

[9]. Spratly

[10]. Pratas

[11]. Macclesfield Bank

[12]. Scarborough Shoal

[13]. Historical Rights

[14]. U-Shaped Line

[15]. Hainan

[16]. James Shoal

[17]. The Exclusive Economic Zone (EEZ)

[18]. The 1982 United Nations Convention On the Law of the Sea

[19]. Bashi Channel

[20]. Malacca Strait

[21]. اغلب کارشناسان اهمیت ورود منابع انرژی و وابستگی آن به تنگه مالاکا برای چین را با عبارت «معضل مالاکا» (Malacca Dilemma) معرفی می­کنند.

[22]. Pax-Americana

[23]. Asia-Pivot

[24]. Art of War

[25]. Sun Zi

[26]. First & Second Dimensions

[27]. Direct Power

[28]. Persuasive Power

[29]. Soft Power

[30]. Conduct of Parties in the South China Sea With ASEAN 2002

[31]. Deputy Secretary of State James Steinberg & National Security Council Asia Director Jeffrey Bader

[32]. State Councillor Dai-Bing Guo

[33]. Gregorio del Pilar

[34]. Carrot & Stick Strategy

[35]. Cabbage Strategy

[36]. بر اساس این استراتژی، کشتی­های ماهیگیری چین در قالب حلقه­های تو در تو زیر چتر حفاظتی شناورهای گارد ساحلی و نیروی دریایی چین به فعالیت خود می­پردازند. هرگونه برخورد ماهیگیران چینی با تفنگداران فیلیپینی حاضر در منطقه بدون شک بهانه­ای برای اقدام نظامی چین خواهد بود.

[37]. Fiery Cross Reef

[38]. Woody Islands

[39]. چین از سال 2016 تاکنون مجموعاً 4 باند هوایی فوق پیشرفته در دریای چین جنوبی به قرار زیر ساخته است: 2 باند در جزایر پاراسل، یکی در جزیره وودی و دیگری در شمالی­ترین جزیره­ی زنجیر و 2 باند در جزایر اسپراتلی، یکی در صخره­ی مرجانی صلیب آتش و دیگری در صخره سوبی.

[40]. Senator Isabelo De Losreyes

[41]. William Francis Murphy

[42]. Treaty San Francisco(Peace Treaty with Japan)

[43]. Cam Ranh Bay

[44]. Danang Ports

[45]. Freedom of Navigation Operations(FONOPS)

[46]. General Peng Guanqian

Smiley face

منابع
امین­زاده، الهام و شارق، زهرا سادات. (1398). بررسی مفهوم آب­های تاریخی در پرتو پرونده دریای چین جنوبی. فصلنامه پژوهش حقوقی، 21(64)، 99-71.
خضری، رؤیا. (1391). استراتژی چین و آمریکا در دریای چین جنوبی. نشریه سیاست خارجی، 26(3)، 758-743.
شیرخانی، محمدعلی و محروق، فاطمه. (1399). خیزش چین در عصر گذار پویایی­های جهانی و منطقه­ای. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
فلاحی، احسان و امیدی، علی. (1396). دامنه تغییر و تداوم سیاست خارجی و توسعه­گرایانه چین در دوران شی جین پینگ. رهیافت­های سیاسی و بین­المللی، 9(1)، 178-137.
عباس­زاده فتح­آبادی، مهدی و رمضانی، احمد. (1396). سیاست چین در دریای جنوبی؛ سیاست قدرت و نفوذ دریایی. فصلنامه علمی پژوهشی سیاست خارجی، 6(2)، 84-59.
کوهن، سوئل­بی. (1387). ژئوپلیتیک نظام جهانی (ترجمه عباس کاردان). تهران: ابرار معاصر.
فریدمن، جورج. (1398). جهان در صد سال آینده: پیش­بینی اوضاع سیاسی جهان در قرن بیست و یکم (ترجمه ابوالحسن تهامی). تهران: انتشارات فرزان.
محمودی، سید هادی و راستگو افخم، عارفه. (1397). تقابل برنامه آزادی دریانوردی آمریکا و ادعاهای حاکمیتی چین در دریای جنوبی چین. نشریه مطالعات حقوقی، 10(1)، 304-273.
مسرور، محمد و حسن­خانی، محمد. (1397). بازآرایی ژئوپلیتیکی در دریای چین جنوبی. نشریه ژئوپلیتیک، 50(50)، 196-168.
مهکویی، حجت و شعبانی، مریم. (1398). واکاوی دلایل ساخت جزایر مصنوعی توسط چین در دریای جنوبی. نشریه جغرافیا و توسعه ناحیه­ای، 17(2)، 257-217.
 
Bader, Jeffrey A. (2013). Obama & China's rise: An insider's account of American's Asia Strategy.  Washington D. C.: Brooking Institution Press.
Berenskoetter, F. (2007). Thinking about power, power in world politics. Edit by Felix Berenskoetter & M.J. William, London: Routledge.
Bateman,S., Emmers, R. (2012). Security & International Politics in the South China Sea:Towards a cooperative management Regime,First Published,London,Rutledge.
Beeson, M. (2005). Rethinking regionalism:Europen & East Asia ic comparative historical perspective,Journal of European Public Policy,Vol.12,pp969-985.
Beukel, E. (2010). China & the South China Sea:Two Faces of power in the Rising China's Neighborhood Policy,DIIS Working paper 2010:07,Copenhage,Denmark.
Cahill, B. (2012). Geopolitics of the South China Sea Energy Intelligence,Singapore.
Carpio, A. (2017). The South China Sea Dispute:Philippine Sovereign Rights & Jurisdiction in the West Philippine Sea,First Published,Manil Institute for Maritime & Ocean affairs.
Cohen, S B. (2008). Geopolitics of the world system,Traslated by Abbas Kardan, [In Persian],Tehran:International Studies & Research Institute.
Cole, B D. (2016). China's Quest for Great Power:Ship,Oil & Foreign Policy,First Published,Annapolis,MaryLand,Naval Institute Press.
Durani, L A. (2015). China and the South China Sea:The Emergence of the Huaqing Doctrine, Political Science Doctoral dissertation,Blacksburg,Virginia.
Fravel, M. (2011). China's Strategy in the South China Sea,Contemporary Southeast Asia. Vol.33,pp 292-319.
Fels, E. (2017). Shifting power in Asia-Pacific?The rise of china,Sino-US Competition & Regional middle power allegiance,Cham:Springer.
Guang, L. (2016). Us Attitudes Towards The South China Sea Dispute in the 1930,Pacific Journal,Vol.7,pp64-72.
Gao, Z., Jia, B. (2013). The Nine-Dash Line in the South China Sea:History,Status,Implications,American Journal of International Law,Vol.107,pp98-124.
Hayton, B. (2014). The South China Sea;The Struggle for Power in Asia,First Published,Yale University Press,New Haven & London.
Hwang, Y., Frettingham, E. (2021). Maritime & Territorial Dispute in the South China Sea;Faces of Power & Law in the Age of China's Rise, Routledge, Taylor & Francis Group.
Kissinger, H. (1979).The White House years,First Published, Buston, MA:Little, Brown & Company.
Kim, S. (1999). The South China Sea in China's Strategic Thinking,Contemporary Southeast Asia: A Journal of International and Strategic Affairs,Vol.19,pp369-387.
Keyuan, Z. (2009). China-Asean Relations & International Law, First Published, United Kingdom, Chandos Publishing.
Kaviani, M., Ghanbarlu, A., Delalat, M. (2017). The Influence of United States Pacific Approach on the Security of South Western of Asia, Geopolitics Quarterly,13(3), 31-72.
Li, M., Atmakuri, A. (2021). US-China in the South China Sea,Handbook of the South China Sea,Keyuan Zou,Routledge Taylor & Francis Group,London & NewTork, 2(1), 483-496.
Lampton.D. (2008). The Three faces of Chinese Power,Might,Money & Minds, Berkeley:University of California Press.
Mearsheimer, J. (2007). Structural Realism:In to Dunne, International Realations Theories, M, Kurkl; S, Smith,Oxford University Press.
Morriss, P. (2002). Power: A Philosophical analysis;In M.Haugaard(Ed), Power:A reader (pp.203-278),Manchester University Press.
Mastro, O. (2020). Chinese International in the South China Sea, Wilson China Fellowship.
Nye, J. (2004). Soft power:The means to success in world politics, First Published, NewYork: Public Affairs.
Organski, A F K. (1958). World Politics. NewYork, Alfred A.Knopf
Pedrozo, R P. (2010). Reserving navigation Rights & Freedoms:The Right to conduct Military Activities in China's Exclusive Economic Zone, Chinese Journal of International Law, 9(1), 9-29.
Qiu, Q. (2018). Analysis of US South China Sea Policy in the 1950s,Social Sciences Studies, 1(2), 66-71.
Roach, J.A. (2018). Offshore Archipelagos Enclosed by Staight Baselines:An Excessive Claim?. Ocean Development & International Law, 49(13),176-202.
Rahman, C., Tsamenyi, M. (2010). A Strategic Perspective on Security & Naval Issues in the South China Sea ,Ocean Development & International Law, 41(1). 315-333.
Raditio, K H. (2018). Understanding China's Behaviour in the South China Sea;A Defensive Realist Perspective. Palgrave Macmillan,Published by Springer.
Shicum, W., Keyuan, Z. (2016). Arbitration Concerning the South China Sea: Philippines Versus China. First Published, London & NewYork,Rutledge.
Schmucker, C., Gnath, B., Gnath, K. (2010). From G8 To the G20: Reforming the Global economic governance system. German Council on Foreigh Relations, GRANET working paper No.73/09.
Thayer, C.A. (2011). Security Coopration in the South China Sea:An Assessment of recent trends. First Manila Conference on the SCS: Toward aregion of Peace, Cooperation and Progrese, http://www.ndcp.edu.ph/SCSNSR.pdf.
Shambaugh, D. (2013). China goes global;The partial power. NewYork: Oxford University Press.
Scott, D. (2012). Conflict Irresolution In the South China Sea,Asia Survey. 56 (6), 310-327.
Turscanyi, R Q. (2018). China Assertiveness in the South China Sea; Power Source. Domestic Politics & Reactive Foreign Policy, First Published, London, Spring International Publishing.
Trang, LT., Welfield, J B. (2020). Building a Normative order in South China Sea. First Published, Sydney University.
Teixeira,V., Alexander, G. (2018). United State's Policy Strategy in South China Sea. School of International Relations, Xiamen University, Xianmen, Scholar Journal of Applied Sciences & Research, 1(6),1-30.
U.S.Department of S. (2014). Maritime Claims in the South China Sea. Report No.143.
U.S.Office of the Secretary Defense,Annual Report to Congress:Military & Security Developments Involving the People's of China. (2020). http:// https://media.defense.gov/2020/Sep/01/2002488689/-1/-1/1/2020-DOD-CHINA-MILITARY-POWER-REPORT-FINAL.PDF.
Vuong, B. (2013). The Reminiscence,First Published,USA,Xlibris Corporation
Walt, S M. (1991). The renaissance of Security Studies. International Studies Quarterly, 35(3), 211-239.
Welfield, J B., Trang, L. (2020). Building a normative oeder in the South China. Via Sydney University Press.
Yan, X., Huang, Y. (2011). Hegemony in the stratagems of warring states. Ancient Chinese thought, modern Chinese Power, First Published, Princenton University Press.
Yoshiharat, T., Holms, JR. (2011). Can China Defenda Core interest in the South China Sea?. The Washington Quarterly, 34(7), 45-59.
Zhenhua, H. (1988). A Compilation of historical Materials about China's South China Sea Islands. Beijing,Oriental Press.
Zachrisen, O. (2015). China's Political use of Economic ties in Territorial dispute: A Comparative case study of Japan's & the Philippines. Master's Thesis, Political Science, Trondheim, University of Science & Technology, Norwegian.
Ang, G. (1999). The South China Sea Dispute Re-visited. Institute of Defense & Strategic Studies ,Singapore, Working Paper, No.4, (Observed:01/12/2022), http://hdl.nandle.net/10326/90464.
Bower, E Z., Poling, G B. (2014). China-Vietnam tensions high over drilling rig in dispute, (Observed:02/22/2022), Washington, DC: Center for Strategic & International Studies, http://csis.org/Publication.
Beckman, R C., Davenport, T. (2011). CLCS Submissions & Claims in the South China Sea. Center for International Law (CIL), (Observed:01/21/2022), http://cil.nus.edu.sg/wp/wp-content/uploads/.
BBC. (2011). China accuses Vietnam in South China Sea row. (Observed:01/18/2022). http://www.bbc.com/news/world-asia-pacific-13723443.
Do.T. (2014). Vietnam's Strategic Outlook after Haiyang 981. East Asia Forum, (Observed:02/08/2022), http://www.eastasiaforum.org/2014/06/04.
Glaser, B.S., Szawinski, A. (2013). Second Thomas Shoal Likely the next flashpoint in the South China Sea. China Brief, Vol.13. (Observed:01/02/2022). http://www.Jamestown.org/programs/chinabrief/single.
Goldman, J M. (2013). President Aquino's Second half: Minimum credible defense in contested waters?. China Brief, Vol.13, (Observed:01/02/022), http://www.Jamestown.org/programs/chinabrief/single.
Himmelman, J. (2010). A game of Shark & Minnow. (Observed:01/16/2022), NewYork Times, http://www.nytimes.com/newagraphics/.
Huanxin, Z. (2020). Harvard Survey Finds Chiness Satisfaction with govt rises, The China Daily. (observed: 02/22/2021), https://global.chinadaily.com.cn/a/202007/17/WS5f10da6aa31083481725a085.
Kuok, L. (2016). Challenging China's Illegal Maritime baselinese. The Wall Street Journal, (Observed:12/16/2021), http://wsj.com/articles/challenging-china-illegal-maritime-baselines-147702643.
Kuhn, R L. (2016). Candid Thoughts on South Chine Sea Disputes. China Daily, (Observed:12/25/2021). http://chinadaily.com.cn/opinion/2016-08/06/content_26367442_3.htm.
Lee, V R. (2015). China's new military Installations in the dispute Spratly Inslands. (Observed:01/14/2022),http://www.medium.com/.
Lee, V R. (2016). China expands land filling at North Island in the Paracels: South Chian Sea. (Observed:01/14/2022), http://www.medium.com/.
Morgan, M B. (2019). A World-Class Military:Assessing China's Global Military Ambitions.(Observed:11/25/2021),http://www.USCC.gov/sites/default/files/morgan‌‌_uscc%20testi-mony-final.pdf.
Perlez, J. (2012). Dispute flares over energy in South China Sea, (Observed:11/25/2021), NewYork Times,http://www.nytimes.con/2012/12/05.
Panda, A. (2015). China's HD-981 Oil rig returns:near Disputed South China Sea waters. (Observed:10/19/2021),The Diplomate,http://the diplomat.com/2015/06/.
Swaine, M., Fravell, M. (2011). China's assertive behavior, Part Two:The Maritime Periphery. China Leadership Monitor. (Observed:10/19/2021). http://carnegieendowment.org/files/CLM35ms.pdf.
Wong, E. (2010). Chinese Military Seeks to extend its naval Power, NewYork Times. (Observed:10/22/2021),http://www.nytimes.com/2010/04/24/.
 
|||
 
[1]. دانشیار، گروه حقوق، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
[2]. نویسنده مسئول: دکترای حقوق بین‌الملل، مدرس مدعو، دانشگاه پیام نور ، تهران، ایران
Rasoulpoursomayeh@gmail.com
[3]. Mother of All Territorial Dispute
[4]. Maritime & Territorial Dispute in the SCS;Faces of power & La in the Age of china's Rise (2021), Yih-Jye Hwang & Edmund Frettingham
[5]. Chinese Intentions in the South China Sea (2020), Oriana Skylar Mastor,Wilson China Fellowship
[6]. United State's Policy Strategy in South China Sea (2018), Victor Alexander Goncalves Teixeira, School of Tnternational Relations, Xiamen University, China
[7]. Liquefied Natural Gas (LNG)
[8]. Paracels
[9]. Spratly
[10]. Pratas
[11]. Macclesfield Bank
[12]. Scarborough Shoal
[13]. Historical Rights
[14]. U-Shaped Line
[15]. Hainan
[16]. James Shoal
[17]. The Exclusive Economic Zone (EEZ)
[18]. The 1982 United Nations Convention On the Law of the Sea
[19]. Bashi Channel
[20]. Malacca Strait
[21]. اغلب کارشناسان اهمیت ورود منابع انرژی و وابستگی آن به تنگه مالاکا برای چین را با عبارت «معضل مالاکا» (Malacca Dilemma) معرفی می­کنند.
[22]. Pax-Americana
[23]. Asia-Pivot
[24]. Art of War
[25]. Sun Zi
[26]. First & Second Dimensions
[27]. Direct Power
[28]. Persuasive Power
[29]. Soft Power
[30]. Conduct of Parties in the South China Sea With ASEAN 2002
[31]. Deputy Secretary of State James Steinberg & National Security Council Asia Director Jeffrey Bader
[32]. State Councillor Dai-Bing Guo
[33]. Gregorio del Pilar
[34]. Carrot & Stick Strategy
[35]. Cabbage Strategy
[36]. بر اساس این استراتژی، کشتی­های ماهیگیری چین در قالب حلقه­های تو در تو زیر چتر حفاظتی شناورهای گارد ساحلی و نیروی دریایی چین به فعالیت خود می­پردازند. هرگونه برخورد ماهیگیران چینی با تفنگداران فیلیپینی حاضر در منطقه بدون شک بهانه­ای برای اقدام نظامی چین خواهد بود.
[37]. Fiery Cross Reef
[38]. Woody Islands
[39]. چین از سال 2016 تاکنون مجموعاً 4 باند هوایی فوق پیشرفته در دریای چین جنوبی به قرار زیر ساخته است: 2 باند در جزایر پاراسل، یکی در جزیره وودی و دیگری در شمالی­ترین جزیره­ی زنجیر و 2 باند در جزایر اسپراتلی، یکی در صخره­ی مرجانی صلیب آتش و دیگری در صخره سوبی.
[40]. Senator Isabelo De Losreyes
[41]. William Francis Murphy
[42]. Treaty San Francisco(Peace Treaty with Japan)
[43]. Cam Ranh Bay
[44]. Danang Ports
[45]. Freedom of Navigation Operations(FONOPS)
[46]. General Peng Guanqian
Volume 2, Issue 3 - Serial Number 7
Serial number 7 - Autumn 2022
February 2023
Pages 49-80
  • Receive Date: 02 July 2022
  • Revise Date: 19 November 2022
  • Accept Date: 19 November 2022
  • Publish Date: 21 January 2023